(Minghui.org) بیستویکمین فاهویی چین در وبسایت مینگهویی در ۷نوامبر۲۰۲۴ آغاز شد. تمرینکنندگان فالون دافای غربی در کانادا پس از خواندن این مقالات، افکار خود را به اشتراک گذاشتند.
یادگیری باملاحظه بودن آسان نیست
جورج در کانادا به دنیا آمد و در همین کشور هم بزرگ شد و بهعنوان نجار در مونترال کار میکند. او تحت تأثیر مقاله «فاهویی چین| دافا به من آموخت که فردی ازخودگذشته باشم» گرفت و گفت که داشتن اصول فا که تزکیهکنندگان را در میان مشکلات راهنمایی میکند، واقعاً بزرگترین موهبت است.
نویسنده این مقاله از دوران کودکی مبتلا به بیماری پوستی بود، بنابراین عزتنفس پایینی داشت. شوهرش در ۲۸سالگی در یک تصادف درگذشت و او مجبور شد پسرش را خودش بهتنهایی بزرگ کند. او برای زنده ماندن، رقابتجو مبارزهطلب شد و به پسرش نیز جنگیدن را آموزش داد. پس از شروع تمرین فالون دافا، دیگر شکایت نکرد و با همسایگان خود با مهربانی رفتار کرد. پدر این تمرینکننده با او بدرفتاری میکرد، اما وقتی بیمار شد و در بستر بیماری افتاد، او تا زمان مرگ پدرش از وی بهخوبی مراقبت کرد.
تجربه نویسنده باعث شد جورج متوجه شود که باید نسبت به کسانی که از آنها گلهمند و شاکی بود نیکخواه باشد. او گفت: «وقتی متوجه میشویم افراد خودخواهانه و خودمحورانه رفتار میکنند، احساس بیزاری میکنیم. اما وقتی جزئیات زندگی آن شخص و چگونگی شکلگیری شخصیتش در مسیر زندگی وی را بدانیم، سخت است که آه نکشیم و متوجه نشویم که افکار منفی ما به او آسیب رسانده است.»
جورج گفت: «به نظر من آنچه در این مقاله واقعاً تأثیرگذار است این است که چگونه میتوان حتی وقتی چالشها بسیار زیاد است، این حس را که زندگی بد و غیرمنصفانه است رها کرد. آن را تأثیرگذار دیدم، زیرا در زندگی خودم برخی از مشکلاتی که تجربه کردهام واقعاً روی قلبم سنگینی میکرد. اما وقتی به این فکر میکنم که دیگران چقدر موارد دشوارتری دارند، باعث میشود فکر کنم که واقعاً نباید اینقدر مسائل را بزرگ کنم.»
ایجاد و رشد نیکخواهی و ازبین بردن منیت
اشلی در کانادا متولد شد و در سال ۲۰۲۰، تمرین فالون دافا را آغاز کرد. او پس از مطالعه مقاله «فاهویی چین| ابتدا دیگران را در نظر بگیرید»، تحت تأثیر ازخودگذشتگی نویسنده قرار گرفت. نویسنده در حوالی ۷۰سالگی، زیر باران شدید، چترش را بالای سر خانمی گرفت و تا خانه او را همراهی کرد و درنهایت خودش خیس شد.
اشلی به یاد آورد که او قبل از تمرین فالون دافا، اغلب در پشت انجام کارهای خوبش، نیتهای خودخواهانه داشت، یعنی آن برای کسب ارتقا شغلی، ارتقا موقعیت اجتماعی، تحسین شدن و احساس برتری بود. پس از شروع تمرین متوجه شد که گرچه خودخواهی را از بسیاری جهات حذف کرده است، اما در مواجهه با مسائل، هنوز به قلمرو اولویت دادن به دیگران، دست نیافته است. اشلی گفت که ماجرای این تمرینکننده باعث شد که متوجه شود بهعنوان تزکیهکننده، باید همیشه در ابتدا، دیگران را در نظر بگیرد.
نویسنده برای انجام پدیکور به مغازهای رفت و تجربه خود از غلبه بر ترس و روشنگری حقیقت برای صاحب مغازه و مشتریان در آنجا را به اشتراک گذاشت. تجربه او باعث شد اشلی از ترسش از روشنگری حقیقت نزد عموم، آگاه شود. او گفت که تنها زمانی حقیقت را روشن میکرد که در پروژههای دافا شرکت داشت. تجربه نویسنده به او یادآوری کرد که باید حقیقت را برای همه روشن کند.
روزی مرد جوانی که برای مشکل اتومبیلش به کمک نیاز داشت در زد. جوان گفت که موتور اتومبیلش بیش از حد داغ کرده است، و او باید مقداری مایع خنککننده پیدا میکرد تا بتواند اتومبیل را به خانه برساند. او فقط یک مشکل بلندمدت موتور داغ اتومبیل را داشت، بنابراین اشلی یک بطری کامل از آنچه که نیاز داشت به او داد. او میخواست برای آن، به اشلی پول بدهد، اما اشلی قبول نکرد، و از این تمرینکننده در چین الگو گرفت. اشلی گفت: «به او گفتم که فالون دافا را تمرین میکنم و سپس حقیقت را روشن کردم. به او نشان دادم که چگونه اطلاعات را بهصورت آنلاین پیدا کند و به او گفتم که چگونه تمرین دافا زندگی مرا تغییر داد. او خیلی خوشحال شد و مدام میگفت: «شانس ملاقات با تو چقدر است؟» به او گفتم هیچچیز تصادفی نیست. اشلی از لبخند آن مرد احساس کرد که او رابطهای تقدیری با دافا داشت.
ریشهکن کردن حسادت
اولشیا اهل اوکراین است و ۱۷ سال پیش تمرین فالون دافا را آغاز کرد. او و شوهرش پنج سال پیش به تورنتو نقلمکان کردند. او پس از خواندن مقاله «پس از حذف عقاید و تصورات بشری عمیقم محیطم بهبود یافت» تجربهاش را دربارۀ ازبین بردن حسادت به اشتراک گذاشت.
نویسنده یک فروشنده است. او بعد از اینکه دید همکار سابقش ثروتمند شده است و سوار اتومبیل گرانقیمتی میشود، حسادت کرد و احساس بدی داشت. پس از اینکه فهمید همکارش از راههای نادرست پول درمیآورد حسادتش ناپدید شد.
بخش عمده تزکیه اولشیا همانند تمرینکننده در این مقاله، در جامعه مردم عادی در ارتباط با همکاران، بستگان و دوستانش بود. او بیش از ۲۰ سال برای یک شرکت معمولی کار میکرد. پیرامونش افراد عمدتاً خوبی بودند و جو شرکت نیز بسیار خوب بود. بنابراین در همان ابتدای تمرین، فکر میکرد مشکل بزرگی در شینشینگش ندارد. اما او رابطه پرتنشی با رئیسش داشت. رئیسش فکر میکرد بسیاری از کارهایی که او انجام داده میتوانست بهتر انجام شود.
آنها جرو بحث زیادی کردند و رئیسش فکر میکرد که اولشیا با دیگران سخت کنار میآید و اولشیا احساس میکرد که رئیسش بسیار ناخوشایند است.
اولشیا گفت: «وقتی شروع به تزکیه کردم، متوجه شدم که باید رابطهام با رئیس را درست کنم و حقیقت را روشن کنم. آن برایم یک روند طولانی و دردناک بود. متوجه شدم که اگر رقابتطلبی، رنجش، ذهنیت خودنمایی و خودخواهیام را ببینم، بهناچار حسادت وجود خواهد داشت. بله، من به او حسادت میکردم، باید اعتراف میکردم. نوعی بیزاری از حسادت داشتم و نگران بودم که حسادت کنم.
استاد بیان کردند:
«شاید شنیدهاید که مردم میگویند بودا آمیتابا از رفتن به بهشت با کارما صحبت کرد. اما بدون رهاکردن حسادت این اتفاق نمیافتد.» (سخنرانی هفتم، جوآن فالون)
و من واقعاً دیگر نمیخواستم در جامعه بشری دوباره متولد شوم.
اولشیا گفت بهراحتی متوجه شد که نسبت به چیزهای مادی حسادت میکند، اما وقتی آن حسادت به ویژگیهای شخصیتی خوب یا مهارتهای دیگران بود، تشخیصش دشوار بود. ولی تمرینکنندگان فالون دافا ابزاری جادویی دارند که استاد به ما دادهاند و آن نگاه به درون است. او توانست حسادت عمیق خود را کشف کند.
او گفت: «یاد گرفتم به قلبم گوش کنم. هر بار که احساس ناراحتی یا رنجش میکنم، به این معنی است که باید خودم را از حسادت پاک کنم. درنهایت، رابطه ما بهطور چشمگیری بهبود یافت و رئیسم به مادرم گفت که من خیلی تغییر کردهام و بهتر شدهام. او دادخواست مخالفت با برداشت اجباری اعضای بدن را امضا کرد و به حقیقت آزار و شکنجه پی برد.»
اولشیا به یک شرکت جدید رفت و کارکنان روابط خوبی دارند و تعطیلات را به یکدیگر تبریک میگویند. او گفت: «وقتی عقاید و تصورات بشری عمیقم را حذف کردم و قلبم را باز کردم، رابطه ما هماهنگ شد.»
اولشیا گفت: «این فقط یک قسمت از تزکیه من است، اما برای من بسیار مهم است، زیرا اولین قدم من بود. از تمرینکنندگان فالون دافا در چین که این مقاله را نوشتند سپاسگزارم، زیرا به من کمک کرد درباره مسیرم تأمل کنم.»
تجربه قدرت مطالعه گروهی فا
تمرینکننده جوان، بوگدون، از اروپا در نوجوانی به کانادا نقلمکان و در سال ۲۰۲۱، تمرین فالون دافا را آغاز کرد. مقاله «فاهویی چین|تغییرات شگفتانگیز پس از ازبر کردن آموزهها» الهامبخش او شد.
در این مقاله، تمرینکنندگان بر مشکلات بزرگی غلبه کردند تا بتوانند فا را با هم مطالعه کنند. بهرغم یورش ناگهانی پلیس و برخی آزمونهای دردناک شینشینگی در میان تمرینکنندگان، آنها از دیدار برای خواندن آموزهها دست برنداشتند. نویسنده اشاره کرد که محیط پاکشان به آنها اجازه میدهد که اختلافات طولانیمدت خانوادگی و سایر مسائل را حل کنند. تمرینکنندگان بیشتری پس از اطلاع از تجربیاتشان به آنها ملحق شدند. بهدلیل تعداد زیاد تمرینکنندگان، آنها تقسیم شدند و گروههای جدید مطالعه فا را تشکیل دادند.
بوگدون تحت تأثیر قرار گرفت و گفت: «در طول زمانی که پلیس به گروههای مطالعه تمرینکنندگان حمله و با محیط مطالعه فا مداخله کرد، این تمرینکنندگان توانستند ثابتقدم بمانند و به مطالعه گروهی فا ادامه دهند، اگرچه توسط پلیس مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.»
او گفت در کانادا، هیچ آزار و اذیتی وجود ندارد و تمرینکنندگان حتی میتوانند بهصورت آنلاین مطالعه کنند. اما تعارضات مختلف مربوط به علایق و منافع بین تمرینکنندگان، مطالعه فا در یک گروه را برای آنها دشوار میکند، یا گروه بهدلیل عدم مشارکت پراکنده میشود. او امیدوار است که تمرینکنندگان خارج از چین بتوانند اختلافات و درگیریهای خود را کنار بگذارند و بدون توجه به آنها، در مطالعه فا شرکت کنند، تا بتوانند بهسرعت وابستگیها را رها کنند و به بدنی واحد تبدیل شوند.
این مقاله همچنین نشان میدهد که اگر تمرینکنندگان یک جمله را بهدرستی ازبر نکنند، با وضعیت نادرستشان در سطوح عمیق مطابقت دارد. بوگدون متوجه شد که وقتی جوآن فالون را میخواند، باید توجه کند و کلمات را اشتباه تلفظ نکند. اگر کلمات را اشتباه میخواند، باید به درون نگاه کند و وابستگیهای خود را از ریشه حذف کند. او گفت: «من در مطالعه گروهی فا شرکت خواهم کرد و درحالیکه در چنین محیط آرامی هستم هشیارتر خواهم شد.»
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.