(Minghui.org) دادگاه شهر پنگژو در استان سیچوان در ۳۰اکتبر۲۰۲۳ سه نفر از ساکنان را به‌دلیل ایمانشان به فالون گونگ، به حبس محکوم کرد. فالون گونگ، روش تزکیه ذهن و بدن است که از ژوئیه ۱۹۹۹ توسط حزب کمونیست چین تحت آزار و شکنجه قرار گرفته است.

آقای لیو جیا، ساکن چنگدو (مرکز استان سیچوان)، آقای نیه زونگگو (ساکن شهر پنگژو)، و خانم گونگ یوبین (مشخص نیست که آیا او در چنگدو زندگی می کند یا پنگژو) هر کدام به پنج سال زندان محکوم شدند.

آقای لیو، حدوداً ۵۴ساله، صبح روز ۶ژانویه۲۰۲۲، وقتی برای انجام برخی کارهایش درحال رانندگی به سوی پنگژو (حدود ۳۲ کیلومتری از چنگدو) بود، دستگیر شد. مأموران دستگیرکننده از اداره پلیس جونیو در پنگژو اتومبیل او را در محل توقیف کردند و حوالی ساعت ۲ بعدازظهر همان روز به خانه او در چنگدو یورش بردند. آن‌ها هفت رایانه، سه گوشی تلفن همراه، یک چاپگر، یک سرور بلوتوث، مجموعه ای از کتاب‌های فالون گونگ و ۲۰۰۰ یوان را مصادره کردند.

مأموران اداره پلیس جونیو و اداره امنیت داخلی شهر چنگدو نیز در همان زمان خانم گونگ را دستگیر کردند. مشخص نیست که کدام اداره پلیس و در چه روزی آقای نیه را دستگیر کرد و چرا پرونده‌های این سه تمرین‌کننده بعداً در یک پرونده ترکیب شدند.

خواهر با دیدن برادرش از هوش رفت

در ۳۰اکتبر۲۰۲۳، آقای لیو، آقای نیه و خانم گونگ درحالی که همگی در غل و زنجیر و دستبند بسته شده بودند، هر کدام توسط دو ضابط قضایی در جریان محاکمه در دادگاه شهر پنگژو به داخل دادگاه هدایت شدند.

آقای لیو از خود دفاع کرد، در حالی که آقای نیه و خانم گونگ از وکلای مربوطه خود خواستند از طرف آن‌ها ادعای بی‌گناهی کنند. ژانگ هواون، قاضی دادگاه، در پایان جلسه، حکم مجرمیت هر سه آن‌ها را اعلام کرد.

وقتی آقای لیو به بیرون از دادگاه هدایت شد، سرش را چرخاند تا به مادر ۸۰ساله و خواهر کوچکترش که برای حضور در دادگاه او آنجا بودند نگاه کند. ضابطان گفتند که او خیلی آهسته راه می‌رود و آن‌ها او را روی زمین کشیدند تا از دادگاه بیرون ببرند.

خواهر آقای لیو به ضابطان به‌خاطر این رفتار با برادرش اعتراض کرد و گفت: «چطور توانستید با برادرم این کار را بکنید!» او روی زمین افتاد و از حال رفت. مادرش شروع به گریه کرد.

دادگاه با آمبولانس تماس گرفت و تکنسین‌های فوریت های پزشکی دریافتند که فشار خون خواهر آقای لیو بسیار بالاست (او سابقه فشار خون بالا نداشت). پس از دریافت مراقبت اضطراری به‌مدت سی دقیقه، وضعیتش تثبیت شد.

آزار و شکنجه آقای لیو در گذشته

این نخستین بار نیست که آقای لیو به‌خاطر ایمانش هدف قرار می‌گیرد. در سال ۲۰۰۱، زمانی که در شانگهای زندگی می‌کرد، به‌دلیل رفتن به پکن برای درخواست استیناف برای فالون گونگ، به دو سال کار اجباری محکوم شد. او بعداً به شهر چنگدو، استان سیچوان نقل مکان کرد و به‌عنوان مدیر فروش ارشد در شعبه بیمه عمر چنگدو وابسته به شرکت بیمه پینگ آن چین مشغول به کار شد. او در سال ۲۰۰۷ مجدداً دستگیر و به ۵.۵ سال زندان محکوم شد. او در دوران اردوگاه کار و اولین دوره زندانی شدنش از شکنجه‌های وحشیانه‌ای رنج برد.

دو سال کار اجباری (۱ژانویه۲۰۰۱ - ۳۱دسامبر۲۰۰۲)

آقای لیو زمانی که در شانگهای کار می‌کرد، در ۱ژانویه۲۰۰۱ برای درخواست تجدیدنظر برای فالون گونگ به پکن رفت. او دستگیر شد و در اداره پلیس منطقه هایدیان در پکن حدود یک ساعت با شکنجه مورد بازجویی قرار گرفت. پلیس با باطوم الکتریکی به او شوک وارد کرد و به وی مشت و لگد زد.

بعداً به دو سال کار اجباری محکوم شد و به اردوگاه کار شهر شانگهای (که در آن زمان در منطقه دافنگ، شهر یانچنگ، استان جیانگسو قرار داشت) انتقال یافت. از مارس تا ژوئیه۲۰۰۱، یک سرپرست تیم به نام هونگ به نگهبان شیا دستور داد تا چهار زندانی را برای نظارت شبانه روزی بر آقای لیو بگمارد. زندانیان او را بیش از ده ساعت در روز تحت آموزش نظامی قرار می‌دادند، از جمله دویدن در مسافت طولانی، ایستادن در وضعیت نظامی، شنا رفتن، چمباتمه زدن، دویدن با آوردن پاها به بالاترین حد و نشستن روی نیمکت کوتاه.

زندانیان همچنین یک درپوش قمقمه را روی دیوار محکم نصب کردند و آقای لیو را رو به دیوار و در فاصله ۵۰ سانتی‌متری از دیوار قرار دادند. سپس او را مجبور کردند بدنش را طوری خم کند که سرش درست زیر قمقمه باشد. او مجبور شد ساعت‌ها بایستد و سرش را به درپوش فشار دهد.

شکنجه دیگر شامل آویزان کردن یک لگن به گردن آقای لیو هر روز صبح بود، در حالی که او را مجبور می‌کردند روی دو درپوش قمقمه که در فاصله چند سانتی‌متری از هم روی یک نیمکت کم‌ارتفاع قرار داشتند، بنشیند. زندانیان برای افزایش رنج وی در لگن آب می‌ریختند.

آقای لیو باوجود شکنجه‌های وحشیانه در ایمانش ثابت‌قدم بود. نگهبان شیا سپس به‌طور جداگانه با چهار زندانی که او را تحت‌نظر داشتند صحبت و تهدید کرد که اگر نتوانند آقای لیو را وادار به ترک باورش کنند، امتیازات آن‌ها را که برای کاهش مدت حبسشان نیاز دارند، لغو خواهد کرد. پس‌از آن، زندانیان شکنجه را تشدید کردند.

آقای لیو ثابت‌قدم ماند. سپس نگهبانان در ۲۹اکتبر۲۰۰۱ او را به تیم دیگری منتقل کردند تا وی را از تشویق سایر تمرین‌کنندگان فالون گونگ به حفظ ایمانش بازدارند.

تیم جدید عمدتاً از افراد غیرتمرین‌کننده تشکیل شده بود، آقای لیو مجبور شد هفت روز در هفته، از ساعت ۷ صبح تا حدود ۷ شب، کارهای سخت و بدون دستمزد انجام دهد. کسانی که نمی‌توانستند سهمیه کار روزانه‌شان را به پایان برسانند، پس‌از بازگشت به سلول‌های‌شان، شبانه مورد ضرب و شتم فرار می‌گرفتند.

نگهبانان، زندانیان «کم عملکرد» را از سلول‌هایشان بیرون آوردند، به آن‌ها دستور دادند که شلوارشان را در بیاورند و از چوبی به ضخامت یک اینچ در نیم اینچ برای ضربه زدن به باسن برهنه‌شان استفاده کردند. تعداد دفعات ضربات به میزان کاری که هنوز تکمیل نشده بود بستگی داشت. یک توپ کمتر در یک کیسه در روز به معنای پنج تازیانه با چوب بود. صدای ضرب و شتم و ناله‌های دردناک زندانیان، افرادی که سهمیه‌شان را به پایان رسانده بودند به وحشت می‌انداخت، چراکه نگران بودند که اگر روز بعد موفق به اتمام سهمیه‌شان نشوند، نفر بعدی باشند.

شنیدن این که برخی از زندانیان برای اجتناب از اعمال سخت و مجازات، به خودکشی یا خودزنی متوسل شده‌اند، غیرمعمول نبود.

حدود ژوئن۲۰۰۲، اردوگاه کار به منطقه حومه‌ای در شانگهای منتقل شد. به آقای لیو وظیفه جدیدی محول شد که آن شستن لامپ‌های کم مصرف بود.

پس از آزادی آقای لیو در ۳۱دسامبر۲۰۰۲، او به اداره پلیس گائوچیائو در ناحیه پودونگشین شانگهای که مسئول محله وی بود رفت تا کارت شناسایی‌اش را تمدید کند. پلیس به این دلیل که شانگهای را طی دو سال گذشته ترک کرده بود، از رسیدگی به درخواستش امتناع کرد. بدون کارت شناسایی‌ جدید، او می‌بایست برای داشتن یک زندگی عادی تقلا می‌کرد.

محرومیت از خواب ۱۵ روز متمادی بلافاصله پس از بازداشت در اوت ۲۰۰۷

آقای لیو بعداً از شانگهای به شهر چنگدو در استان سیچوان نقل مکان کرد. او در اول اوت۲۰۰۷ به وسیله مأموران اداره امنیت داخلی شهر چنگدو و اداره امنیت داخلی منطقه ووهو در خانه‌اش دستگیر شد. آن‌ها او را به مرکز آموزش حقوقی ناحیه ووهو واقع در شهر جین هوا، شهر چنگدو بردند. این مرکز از بیرون همچون استراحتگاه به نظر می‌رسید، درحالیکه در واقع یک مرکز شستشوی مغزی بود.

این مرکز حدود ۲۵ مأمور پلیس و نگهبان داشت. دو سگ بزرگ هم آنجا بود. لیو شیائوکانگ، رئیس سابق دفتر خیابانی دادگستری منطقه ووهو در جیانگشی، ریاست مرکز شستشوی مغزی را بر عهده داشت.

در ۳اوت۲۰۰۷، پلیس آقای لیو را به هتل یوانیوان منتقل کرد، جایی که او به‌مدت ۱۵ روز متوالی از خواب محروم بود.

در طول آن ۱۵ روز، دستان آقای لیو را نیز از جلو یا پشت به یک صندلی چوبی بسته بودند. شش نفر به نوبت او را زیر نظر گرفتند تا از خوابیدنش جلوگیری کنند. دو چراغ رومیزی بزرگ ۱۰۰ واتی در فاصله ۲۰ سانتی‌متری از او قرار داده بودند و نور آن‌ها شبانه‌روز مستقیماً به چشمانش می‌تابید. ناظران هم مدام صحبت می‌کردند و تلویزیون هم با صدای بلند درحال پخش برنامه بود. هر وقت متوجه می‌شدند که آقای لیو در شرف چرت زدن است، او را تکان می‌دادند تا بیدار شود و دور چشم‌ها، شقیقه‌ها و سوراخ‌های بینی‌اش روغن و خردل می‌مالیدند. خردل را در دهانش نیز می‌گذاشتند، آب سرد روی سرش می‌ریختند و به او مشت می‌زدند.

درحالی‌که هر روز شکنجه می‌شد، فقط چند جرعه آب و ۲-۳ کاسه نودل به او می‌دادند.

۱۳اوت۲۰۰۷، در دهمین روز، یک مأمور لباس شخصی ورزیده و قوی هیکل به نام ژانگ برای شکنجه آقای لیو آمد. او بیش‌از نیم ساعت به آقای لیو مشت و لگد زد و قسمت داخلی ران‌های چپ و راست وی را نیشگون گرفت.

آقای لیو در طول شکنجه دو بار از شدت درد بیهوش شد. مخصوصاً ران راستش کاملاً حسش را از دست داد و متورم و سیاه شد. قبل‌از اینکه بتواند حرکت کند باید توسط دو مأمور امنیتی حمایت می‌شد. او درحالی‌که سعی می‌کرد از سرویس بهداشتی استفاده کند به زمین افتاد.

پلیس در دو نوبت از آقای لیو بازجویی کرد که به‌دلیل شکنجه ژانگ از هوش رفت. سرش را بالا و پایین می‌کردند تا به سؤالاتشان «با تکان دادن سر» پاسخ بله بدهد و انگشتش را پای مدارک بازجویی فشار می‌دادند تا اثر انگشتش ثبت شود.

دستور بازداشت رسمی آقای لیو در ۱۳نوامبر۲۰۰۷ صادر و سپس به بازداشتگاه شهر چنگدو منتقل شد. هرگز به او رونوشتی از مدارک مربوطه، مانند حکم بازداشت و اطلاعیه بازداشت، نشان داده نشد.

محکومیت ۵.۵ ساله در اکتبر ۲۰۰۸ و انتقال به زندان در مارس ۲۰۰۹

دادگاه منطقه ووهو در ۱۰اکتبر۲۰۰۸ آقای لیو را به پنج سال و نیم حبس محکوم کرد. جزئیات کیفرخواست، محاکمه و محکومیت او هنوز مشخص نیست.

آقای لیو در ۳مارس۲۰۰۹ در زندان شهر دیانگ در استان سیچوان پذیرش شد. او دو هفته بعد به بخش چهار فرستاده و تا مه۲۰۱۱ در آنجا نگهداری شد و سپس به بخش یک منتقل شد. بعد از آن در اول سپتامبر۲۰۱۱ به بخش دیگری منتقل شد. او در هر بخش از زندان به‌طرز وحشیانه‌ای شکنجه شد.

یک روز پس از پذیرش وی در زندان، وقتی آقای لیو از خواندن قوانین زندان آنطور که دستور داده شده بود خودداری کرد، مورد خشونت قرار گرفت. نگهبانان زندانیان را تحریک کردند تا به صورت او سیلی زده و او را کتک بزنند. یکی از زندانیان چنان لگد به سینه‌اش زد که بلافاصله خون استفراغ کرد.

آقای لیو تا دو هفته بعد هنوز در خلطش خون داشت. او کاغذ و خودکار خواست تا از زندانی‌ای که به او لگد زده بود شکایت بنویسد، اما برای انجام کارهای سخت بدون دستمزد و ادامه شکنجه به بخش چهار منتقل شد.

تعدی و آزار در بخش چهار (مارس۲۰۰۹ - مه۲۰۱۱)

آقای لیو در بخش چهار مورد آزار و شکنجه زیر قرار گرفت:

- «آموزش نظامی»

آقای لیو و سایر تمرین‌کنندگان فالون گونگ زندانی مجبور به گذراندن «آموزش‌های نظامی» فشرده برای مدتی طولانی شدند. کوچکترین خطا از حالت‌های استاندارد یا ناخوشنود کردن نگهبانان سبب مجازات می‌شد. مربی درحالی‌که به تمرین‌کنندگان دستور می‌داد تا حرکات نظامی را انجام دهند، عمداً هر کلمه از فرمانش را می‌کشید و فریاد می‌زد. برای مثال، مربی به جای سریع گفتن فرمان: «روی یک پا بایست»، می‌گفت: «روی یک پاااااااااا بایسسسستتتتت». تمرین‌کنندگان در حالی که روی یک پا ایستاده بودند برای حفظ تعادل خود تلاش می‌کردند، اما به‌محض اینکه پای‌شان را پایین می‌آوردند، مربی به‌دلیل انجام ندادن دستورش، آن‌ها را با مشت و لگد می‌زد.

- ساعت‌ها ایستادن

نگهبانان اغلب آقای لیو را مجبور می‌کردند که ساعت‌ها، حتی گاهی برای چند روز متوالی، بی‌حرکت بایستد تا اینکه پاهایش به‌شدت متورم می‌شد و دیگر نمی‌توانست سرپا بماند. گاهی اوقات او را در تمام طول شب ایستاده نگه می‌داشتند، اما همچنان به او دستور می‌دادند که روز بعد به سختی کار کند، و بعداز آن، شب هنگام، پیش از بازگشت به سلولش دوباره مجبورش می‌کردند بایستد.

در طول شکنجه ایستاده، آقای لیو توسط چند زندانی تحت‌نظر بود که وظیفه آن‌ها این بود که مطمئن شوند او به چیزی تکیه نکند یا چشمانش را نبندد. آن‌ها همچنین به او اجازه نوشیدن، غذا خوردن، مسواک زدن، دوش گرفتن یا استفاده از توالت را نمی‌دادند.

نگهبانان برای تشدید رنج او گاهی شیئی را روی سرش می‌گذاشتند یا سرش را به دیوار یا گوشه تیز فشار می‌دادند. گاهی او را در فضای بیرون یا زیر آفتاب سوزان یا در سرمای یخبندان ایستاده نگه می‌داشتند. کوچکترین نافرمانی منجر به ضرب و شتم می‌شد.

- کار اجباری و شستشوی مغزی

در اوایل فوریه ۲۰۱۱، رئیس زندان، لیو یوآن هانگ، به همه بخش‌ها دستور داد که تعهدی را مبنی بر برنامه‌ریزی و تلاش در جهت تغییر تمرین‌کنندگان فالون گونگ امضا کنند. از هر بخش خواسته شد تا یک «کلاس مطالعه» (سلول سیاهی در زندان) تشکیل دهند و تمرین‌کنندگان ثابت قدم فالون گونگ را در آنجا نگه دارند.

وو یوشان، رئیس بخش آموزش در زندان، یک بار به تمرین‌کنندگان زندانی گفت: «تا زمانی که شما را تا حد مرگ شکنجه نکنیم، هر کاری که با شما انجام می‌دهیم کمک به شما در مطالعه [مطالب ضدفالون گونگ و همسو شدن ایدئولوژیک رژیم کمونیستی] درنظر گرفته می‌شود.» او نگهبانان و زندانیان را تحریک می‌کرد تا از هر کار لازم برای وادار کردن تمرین‌کنندگان به انکار ایمان‌شان استفاده کنند.

گاردها معمولاً تمرین‌کنندگان را مستقیماً کتک نمی‌زدند. درعوض، آن‌ها زندانیان را به شکنجه تمرین‌کنندگان تحریک می‌کردند. از فوریه تا مه۲۰۱۱، آقای لیو مجبور به انجام کارهای سخت در طول روز می‌شد و بعداز برنامه خبری شبانگاهی به گوشه‌ای در زمین باز برده می‌شد. به او دستور داده می‌شد تا ساعت ۱۰ یا ۱۱ شب روی نیمکتی بنشیند و مطالب ضد فالون گونگ را مطالعه کند.

آزار و اذیت در بخش یک (مه ۲۰۱۱ - ۳۱ اوت ۲۰۱۱)

در ماه مه۲۰۱۱، آقای لیو به بخش یک فرستاده شد، جایی که لو گوانگلون، رئیس بخش او را در سلول انفرادی نگه داشت و وی را به صورت شبانه‌روزی تحت‌نظر داشت.

سلول انفرادی حدود ۱۲ متر مربع بود و تمام پنجره‌ها با کاغذ ضخیم پوشانده شده بود. دو زندانی از ساعت ۷ صبح تا ۱۰ شب آقای لیو را تحت نظر داشتند و او از ساعت ۱۰ شب توسط هشت زندانی تحت نظر بود. تا ساعت ۷ صبح روز بعد آقای لیو اجازه نداشت با کسی صحبت کند. حتی زندانیانی که او را تحت‌نظر داشتند، فقط می‌توانستند چند کلمه با او رد و بدل کنند. لو به زندانیان دستور داد ساعتی یک بار رفتار، حالات چهره و کلمات آقای لیو را ثبت کنند.

به آقای لیو غذای بسیار کمی برای خوردن داده می‌شد. لو همچنین به زندانیان دستور داد تا چاشنی‌ها یا روغن افزوده شده به سبزیجات پخته را بشویند که غذا تا حد امکان بی‌مزه شود. وقتی گوشتی داخل غذا بود، لو از زندانیان می‌خواست که آن را خارج کنند.

به آقای لیو دستور داده شد که هنگام ادرار کردن از لگن استفاده کند. تنها زمانی به او اجازه خروج از اتاق داده می‌شد که نیاز به دفع مدفوع داشت یا زمانی که قرار بود برای شکنجه او را به جای دیگری ببرند.

آقای لیو در طول حبس سه ماهه‌اش در بخش یک، فقط سه بار اجازه پیدا کرد دوش بگیرد. بار اول زمانی بود که قرار بود مقامات بالاتر زندان را بازرسی کنند، بار دوم زمانی بود که آقای لیو از سوء رفتارها بیمار شد و مجبور شدند او را به بیمارستان بفرستند، و آخرین بار زمانی بود که معاون رئیس بخش دیگری تحمل دیدن رنج او را نداشت. لو بعداً معاون رئیس را به خاطر خراب کردن نقشه‌اش برای رنج بردن هرچه بیشتر آقای لیو سرزنش کرد.

ازآنجاکه آقای لیو در تابستان گرم نمی‌توانست دوش بگیرد، بوی بدی می‌داد و شپش داشت. حتی زندانیانی که او را زیر نظر می‌گرفتند، وقتی نزدیکش می‌رفتند مجبور بودند بینی‌شان را بگیرند.

آقای لیو علاوه بر آزار و اذیت‌های فوق، تحت شکنجه‌های زیر نیز قرار گرفت:

- شکنجه «کت و شلوار تنگ» (ژوئیه-اوت ۲۰۱۱)

در اوایل ژوئیه۲۰۱۱، یک روز لو آقای لیو را به دفتر احضار کرد تا «گفتگو» داشته باشند. هدف آن‌ها این بود که او را مجبور به نوشتن بیانیه‌هایی مبنی‌بر انکار و تقبیح فالون گونگ کنند. آقای لیو از پذیرش خودداری کرد. لو از او پرسید که آیا هنوز فالون گونگ را تمرین می‌کند یا خیر. او گفت بله. لو از او خواست روبه‌روی دوربین مداربسته حرف هایش را تکرار کند. او دوباره گفت بله، و لو بلافاصله کت و شلوار تنگی آورد و به تعدادی از زندانیان دستور داد آن را به تن آقای لیو بپوشانند.

این کت و شلوار تنگ را زندانیان بخش چهار از پارچه نخی درست کرده بودند و شبیه لباس فضایی بود. اما این کت و شلوار تنگ بندهایی داشت که به سر هر آستین متصل بود. زندانیان پس از اینکه آقای لیو را مجبور کردند آن را بپوشد، به وسیله بندها دستان او را پشت سرش کشیدند و دو بند را به هم بستند. با تنظیم سفتی بندها، زندانیان می‌توانستند دامنه حرکات بازوی آقای لیو را کنترل کنند، بنابراین درجات مختلفی از درد را به دلخواه خود ایجاد می‌کردند.

سر زانوهای کت و شلوار تنگ با بندهایی به طول ۱۳ سانتیمتر به هم وصل شده بود که باعث می‌شد آقای لیو هنگام راه رفتن مانند یک پنگوئن تلوتلو بخورد و هر بار که به او دستور چمباتمه زدن می‌دادند به زمین می‌افتاد.

تا ۳۱اوت۲۰۱۱، آقای لیو مجبور شد هر روز کت و شلوار تنگ را در طول روز بپوشد. (در این مدت بود که او فقط اجازه یافت سه بار دوش بگیرد.) نگهبانان برای افزایش رنجش، بالشتکی بین دستان او و کت و شلوار تنگ قرار دادند تا کت و شلوار به‌شدت به بدنش فشار بیاورد. با گذشت مدت کوتاهی کت و شلوار از عرق خیس می‌شد و اگر شب هنگام درنهایت به او اجازه می‌دادند آن را در بیاورد، ساعت‌ها طول می‌کشید که خشک شود. هر روز به او نصف لگن آب می‌دادند تا خودش را تمیز کند و فقط چند دقیقه فرصت داشت تا خودش را بشوید.

درحالی‌که آقای لیو کت و شلوار تنگ را بر تن داشت، فقط اجازه داشت هر شب دو ساعت بخوابد (از ساعت ۲ تا ۴ صبح). بقیه روز مجبور بود رو به دیوار بایستد یا چمباتمه بزند. او فقط می‌توانست روی یک چهارپایه پلاستیکی کوچک به مدت ده دقیقه در زمان صرف غذا بنشیند.

در عرض چند روز پس از پوشیدن کت و شلوار تنگ، آقای لیو به وضوح لاغرتر و چشمانش قرمز شد. پاهایش هم متورم شد.

- کلاه نخی ضخیم و سنگین

نگهبانان بعداً آقای لیو را مجبور کردند ضمن اینکه شکنجه ناشی از کت و شلوار تنگ را تحمل می‌کرد، کلاه ضخیمی را بپوشد که لبه‌هایی در دو طرفش داشت که صورتش را می‌پوشاند. این کلاه از پارچه ضخیمی ساخته شده بود و چند کیلوگرم وزن داشت. پس از مدت‌ها پوشیدن آن، آقای لیو دچار سرگیجه شد.

وقتی شکنجه کت و شلوار تنگ و کلاه ضخیم سرانجام در ۳۱اوت۲۰۱۱ متوقف شد، دست‌ها و شانه‌های آقای لیو به‌شدت آسیب دیده بود. از آن زمان به بعد از دردهای مزمن رنج می‌برد. با وجود اینکه کلاه برداشته شده بود، سرش هنوز سنگین بود و چنان گیج بود، انگار که کلاهی بر سر دارد که نامرئی است.

- خوراندن آب نمک از طریق بینی

در طول حبس آقای لیو در بخش یک، رئیس لو گاهی او را به اتاق مطالعه (که اتاق کتابخانه نیز نام داشت، چراکه در آن کتاب وجود داشت) می‌برد تا او را شکنجه کند، درحالی‌که زندانیان دیگر به سر کار یا به خواب می‌رفتند.

آقای لیو سه بار تحت شکنجه خوراندن از بینی قرار گرفت. لو و چند زندانی دو میز از اتاق مطالعه را کنار هم هل می‌دادند و آقای لیو را روی آن نگه داشتند.

دهانش را با چسب می‌بستند و لوله نرمی را در یکی از سوراخ‌های بینی‌اش تا گلو فرو می‌بردند. لوله به یک سرم حاوی آب نمک متصل می‌شد. او فقط می‌توانست از سوراخ دیگر بینی‌اش نفس بکشد.

وقتی آب شور داخل گلویش می‌رفت، آقای لیو فقط توانست یک یا دو قلپ را ببلعد. اما اغلب اوقات سرعت کافی برای قورت دادن مایع را نداشت (زیرا زندانیان می‌توانستند با تنظیم تجهیزات سرم سرعت جریان آب نمک را افزایش دهند). خیلی زود نفس کشیدنش سخت شد و صورتش به سرخی گرایید. مغزش به‌دلیل کمبود تدریجی اکسیژن کرخت و گیج شد.

لو متوجه شد که آقای لیو در خطر مرگ است و به زندانیان دستور داد خوراندن از بینی را متوقف کنند و نواری که دهانش را پوشانده بود بردارند.

آقای لیو به‌طور غریزی نفس نفس زد و آب داخل ریه‌هایش را با سرفه بیرون آورد. لو از او پرسید که آیا همچنان فالون گونگ را تمرین خواهد کرد و او پاسخ داد بله. لو دهانش را دوباره بست و شکنجه خوراندن بینی از سر گرفته شد.

آقای لیو دوباره نفس کشیدنش سخت شد و زندانیان شروع کردند قفسه سینه‌اش را فشار دهند. احساس می‌کرد از هوش رفته است. برای چند لحظه هوشیاری‌اش را از دست داد و نتوانست لو یا زندانیان را تشخیص دهد.

لو پس از دیدن آقای لیو که کاملاً هوشیاری‌اش را از دست داده، خوراندن را متوقف کرد. او را به اتاق دیگری منتقل کردند و اجازه دادند بخوابد.

بعد از یکی دو هفته، لو دوباره آقای لیو را تحت همان شکنجه قرار داد. او سه بار تحت شکنجه خوراندن آب نمک از بینی قرار گرفت، اما در ایمانش استوار ماند.

لو چنان ناامید شد که یک بار شخصاً آقای لیو را به طرز وحشیانه‌ای کتک زد. زندانیان نیز او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند و گاهی اوقات با انگشتان‌شان به کره چشم وی ضربه می‌زدند.

آزار و اذیت در بخشی دیگر (سپتامبر ۲۰۱۱ - مه ۲۰۱۳)

آقای لیو در ۱سپتامبر۲۰۱۱ به بخش دیگری منتقل شد تا باقیمانده محکومیتش را بگذراند. او بار دیگر مورد آزار و اذیت‌های مختلف قرار گرفت و از حقوق اولیه انسانی‌اش محروم شد.

آقای لیو هرگز اجازه نداشت با زندانیان دیگر غذا بخورد، حتی در تعطیلات سال نو چینی. او فقط می‌توانست با زندانیانی که برای نظارت بر او تعیین شده بودند غذا بخورد.

وقتی آقای لیو در سلول انفرادی نبود، به او دستور داده شد که روی طبقه پایینی یک تخت دو طبقه بخوابد، نه روی طبقه بالا. نگهبانان این کار را انجام دادند تا نظارت بر او آسان‌تر شود و او نتواند مطالب فالون گونگ را در تختش پنهان کند.

وقتی آقای لیو در سلول انفرادی نبود، آقای لیو اجازه نداشت هیچ کتاب، خودکار، دفترچه یادداشت، کاغذ، نامه خانواده و دوستان، یا عکس عزیزانش را نگه دارد.

آقای لیو اجازه نداشت از اتاق مطالعه کتاب قرض بگیرد یا با سایر زندانیان کتاب مبادله کند.

آقای لیو اجازه نداشت به تنهایی به اطراف برود. دست کم دو زندانی همیشه او را تعقیب می‌کردند. او نمی‌توانست با سایر تمرین‌کنندگان صحبت کند، حتی نمی‌توانست لبخندی مبادله کند. کسانی که با او همدردی می کردند در معرض خطر تلقی می‌شدند و مجازات می‌شدند.

به آقای لیو دستور داده شد که هر هفته گزارش فکری بنویسد. ناظرانش بایستی گزارش‌های هفتگی وی از فعالیت‌های روزانه‌اش را دریافت و ارائه می‌کردند.

ملاقات با خانواده برای آقای لیو ممنوع بود، درحالی‌که سایر زندانیان اجازه داشتند هر ماه دو ملاقات حضوری با خانواده‌شان داشته باشند. همسرش به زندان رفت، اما او را برگرداندند. نگهبانی مدعی شد که باید از کارفرما و کمیته خیابان محله‌اش مدرکی ارائه دهد که نشان دهد فالون گونگ را تمرین نمی‌کند. وقتی در نهایت به او اجازه داده شد تا او را ببیند، ملاقات از نزدیک توسط نگهبانان تحت نظر قرار گرفت.

هر زمان که آقای لیو به قصد شکنجه و وادار شدن به انکار فالون گونگ، تحت اقدامات سخت‌گیرانه قرار می‌گرفت، مصرف آب، زمان استراحت، مقدار پولی که اجازه داشت برای خرید مایحتاج روزانه خرج کند، و استفاده از دستشویی برایش محدود می‌شد. او اجازه تماس تلفنی با همسرش را نداشت. نگهبانان همچنین از ارائه تمام نامه‌های خطاب به وی خودداری کردند.

گزارش مرتبط:

ضرب و شتم مردی اهل چنگدو در بازداشتگاهی که تبدیل به هتل شده بود، از ناحیه پا و کیسه صفرا آسیب دید