(Minghui.org) چند سال پیش، حوالی ساعت 7 بعدازظهر یک شب، پنج تمرین‌کننده فالون دافا از منطقه ما، در مکانی دورافتاده مطالب روشنگری حقیقت را توزیع می‌کردند که پلیس آن‌ها را دستگیر کرد. آن‌ها در آن زمان، چند کیسه از مطالب روشنگری حقیقت دافا را با خود داشتند.

آن‌ها پس از رسیدن به ایستگاه پلیس، کیف‌های خود را برداشتند و از ون پیاده شدند. یک مأمور پلیس که از تعداد مطالب روشنگری حقیقت متعجب بود، گفت: «چه کسی این‌ها را درست کرده است؟ آماده باشید که چند سال را فقط به‌خاطر اینها در زندان بگذرانید.»

تمرین‌کننده‌ای پاسخ داد: «این‌ها مدارکی برای آزار و شکنجه شما نیستند. آن‌ها ابزار قدرتمندی برای نجات مردم هستند. مطالب روشنگری حقیقت فالون دافا قانونی هستند.» این تمرین‌کننده فکر کرد: «شما هیچ حرفی در این مورد ندارید.»

مأمور آن‌ها را تهدید کرد، گفت: «امشب هیچ‌کس اینجا را ترک نمی‌کند. این یک پرونده مهم است و اگر می‌خواهید به خانه بروید، باید به حرف ما گوش دهید.»

او یک نمونه از هر نوع از مطالب روشنگری حقیقت را از کیسه‌ها بیرون آورد و پرسید: «این برای چیست؟» تمرین‌کنندگان به او گفتند که این کار برای نجات جان مردم است. مأمور سپس پرسید: «چه کسی این رویداد را سازماندهی کرد؟ چه کسی شما را فرستاد؟»

تمرین‌کننده‌ای پاسخ داد: «ما کاری را انجام می‌دهیم که قرار است انجام دهیم تا به مردم کمک کنیم از مصیبت جان سالم به‌در ببرند.» بدون توجه به اینکه پلیس چه می‌گفت، تمرین‌کنندگان از همکاری امتناع کردند و از آموزه‌های استاد پیروی کردند.

استاد بیان کردند:

«فرقی نمی‌کند چه وضعیتی است، با درخواست‌ها و دستورات شیطان یا آنچه که تحریک می‌کند همکاری نکنید.» («افکار درست مریدان دافا قدرتمند است،» نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 2)

آن‌ها صرفاً حقایق فالون دافا را برای مأمور روشن کردند و شیطان پشت او را متلاشی کردند.

تمرین‌کننده‌ای به او گفت: «فالون دافا فای راستین است. این فای بزرگ بودای جهان است. فالون دافا در چین، قانونی است. فالون دافا یک باور است و آزادی عقیده خلاف قانون نیست. فالون دافا در بین 14 فرقه‌ای نیست که توسط وزارت امنیت عمومی تأیید شده است.»

«آیا می‌دانستید، اداره کل مطبوعات و انتشارات دستور شماره 50 را صادر و ممنوعیت انتشار کتاب‌های فالون دافا را در 1مارس2011 حذف کرد. علاوه‌بر این، فالون دافا اثرات معجزه‌آسایی در درمان بیماری‌ها و بهبود سلامتی دارد. همه ما از این موضوع بهره‌مند شده‌ایم.»

«ما با تزکیه خودمان برای خوب بودن و پیروی از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری، به جامعه کمک می‌کنیم و به هیچ‌کس آسیب نمی‌رسانیم. برای بیش از 20 سال، فالون دافا در بیش از 100 کشور در سراسر جهان، گسترش یافته است، جایی که به‌گرمی مورد استقبال مردم قرار گرفته است، و بیش از 5000 جایزه از سطوح مختلف دولت دریافت کرده است. کتاب‌های فالون دافا به مردم می‌آموزند که خوب باشند. این کتاب‌ها ‌و مطالب روشنگری حقیقتِ متعلق به تمرین‌کنندگان دافا تحت حمایت آزادی بیان قرار می‌گیرند، زیرا قانون اساسی آزادی عقیده و آزادی بیان شهروندان را تضمین می‌کند.»

به این ترتیب، تمرین‌کنندگان حقیقت را بیش از یک ساعت برای آن مأمور روشن کردند. مأمور به‌دقت گوش کرد و قبل از رفتن گفت: «برای امروز کافی است. دیروقت است، باید بخوابید.»

اتاق کاملاً دربسته بود و هیچ پنجره‌ای نداشت. تمرین‌کنندگان مجاز به استفاده از ساعت نبودند و نمی‌توانستند زمان را بدانند. در دل شب، همه به‌ درون نگاه کردند: چرا ما را برای نجات مردم بازداشت کردند؟ کدام وابستگی منجر به این شد؟ اگر گفتار و اعمال ما با فا مطابقت داشته باشد، شیطان جرئت نخواهد کرد به ما دست بزند. تنها در مواجهه با چنین مصیبت‌هایی بود که واقعاً به جدیت تزکیه پی بردند.

روز بعد، مأموران بخش امنیت داخلی این سه تمرین‌کننده مرد را برای آزمایش‌های مختلف به بیمارستان بردند تا برای مرحله بعدی آزار و شکنجه آماده شوند. این سه تمرین‌کننده از همکاری امتناع کردند و پزشکان نتوانستند هیچ آزمایش دیگری بجز آزمایش خون اجباری روی آن‌ها انجام دهند و درنهایت مجبور به تسلیم شدند.

بعدازظهر، تمرین‌کنندگان متوجه شدند که مأموران اداره 610 استان درحال حرکت به‌سمت کلانتری هستند. بااین‌حال، این موضوع تمرین‌کنندگان را منصرف نکرد. آن‌ها افکار درست فرستادند و از استاد، برای حل این وضعیت کمک خواستند.

به‌محض اینکه سایر تمرین‌کنندگان متوجه شدند که پنج تمرین‌کننده شب قبل به ایستگاه پلیس برده شده‌اند، هماهنگ‌کننده بلافاصله با تاکسی به همراه چند تمرین‌کننده دیگر به خانه‌های این پنج تمرین‌کننده رفتند و تجهیزات چاپ و کتاب‌های دافای آن‌ها را جابه‌جا کردند، که به‌شدت فشار را بر اعضای خانواده کاهش داد.

یکی از اعضای خانواده گفت: «فقط نگران بودم که این چیزها را کجا بگذارم، و بعد همه شما آمدید. خیلی ممنون، به‌موقع آمدید.»

وقتی همه جابجایی‌ها انجام شد، پلیس برای غارت خانه‌ها آمد. از ضررهای قابل‌توجهی جلوگیری شد و جنایات پلیس علیه دافا و تمرین‌کنندگان دافا به حداقل رسید.

از حدود ساعت 8 صبح، تمرین‌کنندگان در بیرونِ ایستگاه پلیس شروع به همکاری با یکدیگر کردند تا تمرین‌کنندگان دستگیرشده را نجات دهند.

استاد بیان کردند:

«مسائل فردِ دیگر، مسائل شما هستند و مسائل شما، مسائل او هستند.» («آموزش فا در کنفرانس فای واشنگتن دی‌سی 2002»)

برخی از تمرین‌کنندگان، شروع به تهیه فهرستی از کسانی کردند که در این آزار و شکنجه شرکت داشتند، درحالی‌که برخی دیگر برای فرستادن افکار درست به حیاط اداره پلیس رفتند. برخی از اتومبیل‌های خود در همان نزدیکی، افکار درست فرستادند و برخی از خانه، این کار را انجام دادند.

همه ما در اعتقاد خود مصمم بودیم که آن تمرین‌کنندگان باید بدون قید و شرط آزاد شوند. درعین‌حال، همه ما به ‌درون نگاه کردیم و اگر چیزی با فا مطابقت نداشت، بلافاصله خودمان را اصلاح می‌کردیم.

یک تمرین‌کننده فهرست افراد درگیر در آزار و شکنجه، همراه با شماره تلفن‌هایشان را در ساعت 12 ظهر به وب‌سایت مینگهویی ارسال کرد. بعدازظهر آن روز متوجه شدیم که تلفن‌‌های مأموران پلیس درگیر دائماً زنگ می‌خورد و این امر به‌شدت مانع شرارت شیطان شد. این نتیجۀ همکاری بی‌قید و شرط به‌عنوان بدنی واحد بود.

در همین حین، رئیس بخش امنیت داخلی در طبقه دوم کلانتری ایستاده بود و از تمام زوایا، از تمرین‌کنندگان عکس می‌گرفت و سپس با دوربین فیلمبرداری، از آن‌ها فیلم می‌گرفت و کاملاً مشغول به کار به‌نظر می‌رسید.

تمرین‌کننده‌ای با قلبش به او گفت: «تو نمی‌توانی ما را بترسانی. ما هنوز نمی‌رویم. ما اینجا هستیم تا شیطان را از بین ببریم. ما نمی‌ترسیم. اکنون همه افکار منفی شما درمورد دافا را متلاشی خواهیم کرد، بنابراین شما مرتکب جرم علیه دافا و تمرین‌کنندگان نخواهید شد.»

«ما به شما کمک می‌کنیم افکار خوبی را نسبت به دافا و تمرین‌کنندگان رشد دهید، تا آینده‌ای روشن داشته باشید. زندگی شما برای فا است، و شما اینجا هستید تا نجات پیدا کنید، نه اینکه توسط شیطان برای آسیب رساندن و مواجهه با ویرانگری مورد استفاده قرار بگیرید. به‌یاد داشته باشید: "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواه، بردباری خوب است" و شما نجات خواهید یافت.»

طبق قانون، پلیس باید بازداشت‌شدگان را ظرف 24 ساعت آزاد کند، مگر اینکه بازداشت طولانی‌مدت موجه باشد. ساعت 3 بعدازظهر بود و تمرین‌کنندگان همچنان در بازداشت بودند. وقتی تمرین‌کننده‌ای از یک مأمور پلیس پرسید که چه اتفاقی می‌افتد، به آن‌ها گفته شد که مقامات استانی شخصی را برای بررسی پرونده فرستاده‌اند.

تمرین‌کنندگان فهمیدند که نیروهای کهن سعی در تشدید آزار و شکنجه دارند. برخی از آن‌ها، هراسی در دل احساس کردند.

هماهنگ‌کننده گفت: «ما به استاد و فا اعتقاد داریم. بیایید از استاد بخواهیم که این جریان را حل‌وفصل کنند، پرونده را به‌پایان برسانند و از آزادی بی‌قید و شرط آن‌ها اطمینان حاصل کنیم. تمرین‌کنندگان دافا فقط مسیری را دنبال می‌کنند که توسط استاد نظم و ترتیب داده شده است، نه شخص دیگری. نیروهای کهن نمی‌توانند آسیبی وارد کنند، ما می‌خواهیم که طرح آن‌ها فوراً منحل شود!»

تمرین‌کنندگان با درک اینکه هر کلمه و عمل یک تمرین‌کننده دافا توسط خداوند در سراسر کیهان مشاهده می‌شود، بلافاصله خود را اصلاح کردند. فضای اطراف ما آرام و شفاف شد و به فرستادن افکار درست ادامه دادیم.

عصر که به خانه رسیدم به‌یاد آوردم که خواهر رئیس امنیت داخلی همکار من است. ما رابطه خوبی داشتیم و او قبلاً حزب کمونیست چین و سازمان‌های جوانان آن را ترک کرده بود. بنابراین، تصمیم گرفتم به او زنگ بزنم.

پس از سلام و احوال‌پرسی، مستقیماً به سر اصل مطلب رفتم و گفتم: «هم‌تمرین‌کنندگان ما دیروز برای توزیع مطالب [اطلاع رسانی] دافا بیرون رفتند، اما پلیس آن‌ها را بازداشت کرد و شنیدم که اداره 610 استانی مأمورانی را به اینجا فرستاده است.»

«می‌خواهم شماره تلفن برادرت را داشته باشم تا بتوانم به او توضیح دهم که تمرین فالون دافا خلاف قانون نیست، و او را متقاعد کنم که تمرین‌کنندگان را فردا آزاد کند. این برای او و دیگران مفید خواهد بود. محافظت از تمرین‌کنندگان دافا، برکت را برای کل خانواده‌ات به‌ارمغان می‌آورد.»

خواهر پاسخ داد: «شماره او را ندارم، اما نگران نباش، به او می‌گویم که کارهای خوبی انجام دهد.»

صبح روز سوم به محوطه کلانتری رفتیم و تلاش خود را روی فرستادن افکار درست متمرکز کردیم. یک مأمور پلیس ما را از مرکز حیاط دور کرد. به‌سمت پله‌های کناری حرکت کردیم و همین که می‌خواستیم بنشینیم ناگهان سرم گیج رفت و مجبور شدم روی پله‌ها دراز بکشم.

متوجه شدم که این یک نوع پرت کردن حواس است که از طرف نیروهای کهن ترتیب داده شده است تا از فرستادن افکار درست توسط تمرین‌کنندگان جلوگیری شود. از سایر تمرین‌کنندگان خواستم به من کمک کنند تا بلند شوم و ادامه دهم. آن‌ها پرسیدند که آیا حالم خوب است و من قاطعانه پاسخ دادم: «بله!» فکر کردم من به کسی اجازه نمی‌دهم که تمرین‌کنندگان دافا را از فرستادن افکار درست برای نجات هم‌تمرین‌کنندگانمان بازدارد. خیلی زود خوب شدم.

در ساعت 6 بعدازظهر، پنج تمرین‌کننده دستگیرشده، یکی پس از دیگری با افکار درست آزاد شدند. پلیس سعی کرده بود آن‌ها را مجبور به امضای بیانیه‌هایی برای انکار باورشان به این تمرین کند، اما همه آن‌ها از همکاری امتناع کردند.

آن‌ها به پلیس گفتند: «شما باید یاد بگیرید که با مرتکب نشدن جرم علیه دافا و تمرین‌کنندگان، از خود محافظت کنید. به‌یاد داشته باشید: "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است." با انجام این کار، نجات خواهید یافت و آینده‌ای روشن خواهید داشت.»

کلام آخر

این مقاله برای یادآوری این است که همه باید هشیار باشند. هنگام مواجهه با آزار و شکنجه شیطانی، باید به‌خاطر داشته باشیم که ما تمرین‌کننده دافا هستیم و تمام تلاش خود را برای برقراری ارتباط بیشتر با یکدیگر انجام دهیم. ما باید آنچه را که لازم است انجام دهیم، فعالانه در نجات سایر تمرین‌کنندگان شرکت کنیم، و مانند بدنی واحد برای متلاشی کردن شیطان با یکدیگر همکاری کنیم، تا هم‌تمرین‌کنندگان ما بتوانند در اسرع وقت از آزار و شکنجه در امان بمانند.

هم‌تمرین‌کنندگانم بارها هنگام روشنگری حقیقت دستگیر شده‌اند. با شنیدن این موضوع، سایر تمرین‌کنندگان بلافاصله امورشان را کنار گذاشتند و به ایستگاه پلیس رفتند تا افکار درست بفرستند و این تمرین‌کنندگان آزاد شوند.

خدایان و بوداها به قلب ما نگاه می‌کنند. درنتیجه هر بار که چنین آزار و شکنجه‌ای روی می‌داد، با حمایت استاد و همکاری فعال تمرین‌کنندگان، هم‌تمرین‌کنندگان دستگیرشده می‌توانستند شیطان را متلاشی کنند و در همان روز، سالم به خانه بازگردند.

متشکرم استاد! هم‌تمرین‌کنندگان، از شما نیز متشکرم!