ادامه قسمت پنجمعجله کنید و حقایق فالون دافا را به مردم بگوییدزمانی که میخواستم با مردم درباره حقایق فالون گونگ صحبت کنم، چیزی مانعم شده بود؛ بهاین معنی که همواره میترسیدم که شنوندگان مرا درک نکنند یا اینکه نخواهند به من گوش دهند. وقتی رؤیاهایم را بهخاطر آوردم، متوجه شدم که تمام همکلاسیهایم، از مدرسه ابتدایی گرفته تا متوسطه یا دبیرستان، همگی موجودات ذیشعور جهان من هستند.اغلب به این فکر میکردم ...
ادامه قسمت ششممحافظت استاد موارد زیر تجربه دومم درخصوص چیزی بود که میخواست زندگیام را بگیرد. یک شب در حدود نیمه شب، مادرم مرا صدا زد که بیدار شوم و افکار درست بفرستم. به او پاسخ دادم که افکار درست خواهم فرستاد، اما پس از آن دوباره با ذهنی آشفته بهخواب رفتم. در رؤیایم، به سالن بزرگی وارد شدم که مانند یک کلیسا بهنظر میرسید. داخل آن سالن کاملاً تاریک بود. کمی احساس ترس ...
تعطیلات پایان هفته در تابستان بود، با همسرم در خانه والدینم بودیم و داشتیم برای مراسم جشن پیش از زایمان آماده میشدیم. به دلیل اینکه هیچ کسی در خانواده تمرین فالون دافا را انجام نمیدهد، بهترین راه برای اطمینان از مطالعه هر روز فا این است که صبح زود حدود پنج و نیم صبح از خواب بیدار شوم، قبل از اینکه کسی بیدار شود و درگیر کارهای روزانه شوم.پیش از این تلاش نمیکردم تا برای فرستادن ...
استاد لی پس از ترک کردن نیویورک بعد از ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹، از میان کوهها بهآرامی دنیا را نظاره میکنند. (منتشر شده در ۱۹ ژانویه ۲۰۰۰)
مقالات اخیر
اخبار و رویدادها
فرهنگ
آزار و شکنجه
نظرات و دیدگاهها
کارما و تقوا
استاد لی پس از ترک کردن نیویورک بعد از ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹، از میان کوهها بهآرامی دنیا را نظاره میکنند. (منتشر شده در ۱۹ ژانویه ۲۰۰۰)