(Minghui.org) وبسایت مینگهویی از زمان تأسیسش در 25ژوئن1999 و طی سفر مقدس خود طی 20 سالِ آشفته گذشته، ثابتقدم بوده و بیوقفه کار کرده است. بهخاطر قدرت و رحمت نامتناهی استاد بزرگوارمان، مینگهویی به یک همراه معتمد و وفادار برای تمرینکنندگان فالون دافای سراسر جهان تبدیل شده و حتی برای تمرینکنندگان فالون دافا در داخل چین بیشتر چنین نقشی را ایفاء کرده است.
تمرینکنندگان در کل بسیار سپاسگزارِ نقش حمایتیِ بنیادین مینگهویی هستند. در این وبسایت است که مقالات استاد منتشر میشود؛ این وبسایت گنجی از منابع نوشتاری، صوتی و تصویری برای روشنگری حقیقت است؛ و بستری جهانی است که در آن تمرینکنندگان بینشها و تجربیات خود را درخصوص سفر تزکیهشان با سایرین به اشتراک میگذارند. مینگهویی اخطارهای رسمی بهموقع و محکمی را نیز صادر کرده است؛ اخطارهایی درباره هرگونه رفتار نادرستِ ناشی از تفسیرهای نادرست از فا یا اخطارهایی درباره هرگونه روند نگرانکننده- مانند زمانی که تمرینکنندگان در رابطه با آزار و شکنجۀ درحال وقوع اقدامات احتیاطیِ مناسب درخصوص مسائل امنیتی را اتخاذ نمیکنند.
این وبسایت حاوی منابع فنی گستردهای نیز است که به میلیونها تمرینکننده- که در استفاده از رایانه، چاپگر، تلفن همراه و سایر وسایل بیتجربه هستند- آموزش داده است که نه تنها در این فنآوریها مهارت پیدا کنند، برای پروژههای دافا و فعالیتهای روشنگری حقیقت روزانه خود نیز در کمال امنیت از آنها استفاده کنند. مدتها است که وبسایت مینگهویی به بخشی ضروری از زندگی اکثر تمرینکنندگان تبدیل شده است.
ارزش وبسایت مینگهویی و هفتهنامه مینگهویی برای تمرینکنندگان داخل چین
چند تمرینکننده چینی که هم اکنون در خارج از کشور زندگی میکنند، بهتازگی دربارۀ خاطراتی نوشتهاند که با دسترسی به وبسایت مینگهویی چقدر احساس خوشبختی میکردند. آن در تشویق تمرینکنندگان داخل چین به آموختن از تجارب تزکیه سایر همتمرینکنندگان نقش بسیار مهمی ایفاء و کمکشان کرده است تا با پیشرفت اصلاح فا همگام شوند.
آقای ژانگ که از سال 1996 دافا را تمرین کرده است، گفت: «بسیاری از تمرینکنندگان منطقه ما در چین افرادی بودند که این روش تزکیه را دیر شروع کردند و متأسفانه مدت کوتاهی بعد از شروع این روش، با آزار و شکنجه مواجه شدند. در ابتدا، هیچ کسی وبسایت مینگهویی را نمیشناخت تا اینکه مقاله "بهسوی کمال" استاد که در آن زمان جدید بود، به منطقه ما رسید. این مقاله باعث شد ایمانمان به دافا بهطور عظیمی رشد کند. این جریان مسئولان محلی را به وحشت انداخت و سبب شد سوابق تلفن تمرینکنندگان را دیوانهوار جستجو کنند، بهطوری که توانستند آنها را تحت بازجویی قرار دهند. تازه آن زمان بود که متوجه شدم این مقاله در وبسایت مینگهویی منتشر شده است.»
آقای ژانگ در ادامه گفت: «برای من، مینگهویی فقط یک وبسایت یا کانال خبری نیست، هدیهای از سوی استاد است که ما را در سفر تزکیهمان و نجات موجودات ذیشعور یاری میدهد. استاد فقط بهترین را به ما میدهند. باید خود را بهدقت با فای استاد مطابقت دهیم. در داخل چین، هر وقت به دلیل فشار بیرحمانۀ ناشی از آزار و شکنجه شیطانی، احساس میکردیم ادامه دادن دشوار است، وبسایت مینگهویی مقاله جدیدی را از استاد منتشر میکرد که کمکمان میکرد بفهمیم در روند اصلاح فا چه چیزی در جریان است و وضعیت کلی تزکیه در چین را درک کنیم. بحث و تبادل نظرهای تمرینکنندگان به دنبال آن که بعداً در مینگهویی منتشر میشد نیز بسیار مفید و دلگرمکننده بود.»
خانم ما، تمرینکنندهای جوان، که سالها قبل از شروع آزار و شکنجه این روش تزکیه را همراه والدینش شروع کرد، به یاد آورد: «وقتی تازه به خارج از کشور آمده بودم، نخستین باری که توانستم بهطور مستقیم از طریق اینترنت وارد وبسایت مینگهویی شوم، خیلی احساساتی شدم. آن فرصت ارزشمندی بود که باید گرامیاش میداشتم. در چین دسترسی به وبسایت مینگهویی آسان نیست. از زمان شروع آزار و شکنجه فالون گونگ در ژوئیه1999 والدینم بهطور غیرقانونی در اردوگاههای کار اجباری بازداشت شدهاند، بنابراین فقط میتوانستم ازطریق ملاقات با همتمرینکنندگان در خانههایشان در آخر هفتهها، با دافا در ارتباط باشم. طی آن دوره درباره هفتهنامه مینگهویی شنیدم و همیشه تصور میکردم که این نشریه مشابه وبسایت مینگهویی است.
«بهیاد میآورم که نسخههای هفتهنامه مینگهویی برای تمرینکنندگان در زادگاهم چقدر ارزشمند بود. اکثر آنها افراد مسن بودند، بنابراین فقط میتوانستند به نسخههای کپیشده که دست به دست میشدند، دسترسی داشته باشند. گاهی مجلهها قدیمی بودند، اما هر کسی آنها را دریافت میکرد، مانند گنج با آنها رفتار میکرد. زمانی را به یاد دارم که تمرینکنندگان منطقه ما همۀ مریدان دافا را سازماندهی کردند تا با هدفی خاص افکار درست بفرستند. وقتی دور هم جمع شدیم، علاوه بر اینکه در هر ساعت افکار درست میفرستادیم، هفتهنامه مینگهویی را نیز بهنوبت با صدای بلند میخواندیم. همه با دقت گوش و احساس میکردند که آن بسیار مفید است. برخی از تمرینکنندگانِ بافکر برای تشویق آن دسته از تمرینکنندگانی که در تماس با دافا نبودند، وقتی به دیدارشان میرفتند همراه میوه و هدایایی که برای آنها میبردند، یک کپی از این مجله را نیز برایشان میبردند.»
خانم چن که اواخر سال 1998 این روش تزکیه را شروع کرد، اظهار کرد: «وقتی آزار و شکنجه شروع شد، فقط 6 ماه بود که دافا را تمرین میکردم.آن پایان تمرینات و مطالعه گروهی فایمان بود. دیگر با تمرینکنندگانی که قبلاً آنها را میشناختم، در ارتباط نبودم، بنابراین بهتنهایی تمرین میکردم و هرگز هیچ یک از مقالات جدید استاد را نمیدیدم. سپس، یک روز در سال 2006، پسرم (که در آن زمان دافا را تمرین نمیکرد)، درحین دانلود کردن تعدادی فیلمِ خارجی با استفاده از یک نرمافزار پراکسی، بهطور تصادفی به صفحه اصلی وبسایت مینگهویی برخورد کرد. با دیدن وبسایتمان، همراهِ تصویر استاد که روی رشتهکوهی نشسته بودند، اشک در چشمانم حلقه زد. مانند کودک گمشدهای بودم که راه خانهاش، راه بازگشت نزد خانوادهاش، را یافته است. از آن زمان تاکنون، وبسایت مینگهویی برایم چراغ راهنما و همراهی سودمند در سفر تزکیهام بوده است.»
مینگهویی تمرینکنندگان داخل و خارج از چین را به هم متصل میکند
آقای ژانگ گفت: «تا آنجا که میدانم، همکاران مینگهویی در چین در آن محیط خطرناک جان خود را به خطر میاندازند تا ماجراهای تمرینکنندگان دافا را ثبت و گزارش کنند. آنها با انجام این کار، عاملان جنایات علیه تمرینکنندگان را افشاء میکنند که اغلب فاکتور بازدارنده مؤثری است. به یاد دارم یک بار مینگهویی ماجراهای واقعی مجازات عاملان محلی آزار و شکنجه را منتشر کرد که همکاران مینگهویی در منطقه ما آنها را جمعآوری کرده بودند. آن بر افرادی که در این آزار و شکنجه شرکت داشتند، تأثیر بسیار زیادی داشت. آنها بهآرامی به این واقعیت آگاه شدند که انجام اعمال بد، عواقب مهلکی را برایشان به بار میآورد. درنتیجه، برخی از مسئولان تصمیم گرفتند رویكرد نرمتری را اتخاذ كنند، در حالی كه سایرین در پی انتقالی گرفتن از پستهای آن زمان خود بودند تا خودشان را از آزار و شکنجه بیرون بکشند. چند سال بعد، یک از عاملانی که مجازات را تجربه کرد، اعتراف کرد که آنچه دربارهاش گزارش شده بود، حقیقت داشت. رئیس یکی دیگر از ادارات امنیت داخلی نیز به تمرینکنندگان دافا اعتراف کرد و گفت: "این مجازات اعمال بدم بود!"»
خانم ما در ادامه گفت: «مدت کوتاهی بعد از اینکه چین را ترک کردم، پدرم بهطور غیرقانونی بازداشت شد. به پیشنهاد همتمرینکنندگان، هرگونه خبری را که درباره پدرم در چین داشتم به مینگهویی ارسال میکردم. معمولاً خبرهایی که شب ارسال میکردم، روز بعد در این وبسایت منتشر میشد. گزارشهای دقیق و به موقع درباره وضعیت پدرم در مینگهویی، ظاهراً مسئولان درگیر را شوکه کرده بود. نامههای روشنگری حقیقت زیادی را نیز برای مسئولان درگیر در دستگیری و بازداشت پدرم، ارسال کردم. بخش عمده مشخصات و اطلاعات دقیق تماس آنها در وبسایت مینگهویی یافت میشد.»
او اظهار کرد: «علاوه بر این، در طول درخواست تجدیدنظر پدرم، مینگهویی در انتشار هر گونه خبرِ بهروز درباره پیشرفت پرونده دادگاه، سریع عمل میکرد. این فشار خارجیِ مداوم باعث شد قاضی پرونده، محکومیت پدرم را یك سال و نیم كاهش دهد.»
او گفت: «طی آن مدت، پلیس مادربزرگم را زد و این حادثه روز بعد در مینگهویی گزارش شد. در همان شب، تیم حالت ویژۀ بستر جهانی نجات مخصوصاً به پرونده پدرم واکنش نشان داد. آنها کمپین تماس تلفنی خود را شروع کردند که یک هفتۀ کامل ادامه داشت. اعضای خانوادهام در چین به من گفتند كه پس از آن هفته، وقتی برای دیدن مأمور پلیسِ مسئول پرونده رفتند، او گفت: "شما تمرینکنندگان فالون گونگ تقریباً خطوط تلفن ما را ترکاندید!" سپس به انبوهی از نامهها اشاره کرد و گفت که آنها هم از داخل و هم از خارج چین ارسال شدهاند. برخی از نامههایی را که از خارج از کشور ارسال شده بودند نیز با صدای بلند خواند. ظاهراً نگرش آن مأمور پلیس تا حدودی نرمتر شده بود.
خانم ما گفت: «وبسایت مینگهویی ازطریق گزارشدهی و تلاشهای نجاتش، بهعنوان قطبی مؤثر برای مرتبط کردن تمرینکنندگان داخل و خارج از چین عمل كرده است. بابت گزارشدهی واقعی، دقیق و به موقع تمرینکنندگانی که در مینگهویی کار میکنند، خیلی قدردانشان هستم!»
«حالا هر روز به این وبسایت میروم. وقتی سرم شلوغ نیست، برای تمرینکنندگان تحت آزار و شکنجهای که ماجرایشان در آن روز در مینگهویی منتشر شده است، افکار درست میفرستم. همزمان سعی میکنم برای مسئولان یا مقامات درگیر نامههای روشنگری حقیقت را نیز ایمیل کنم یا بفرستم.»
مزایای مقالات تبادل تجربه مینگهویی و رادیو مینگهویی
خانم ما در ادامه گفت: «وقتی تازه از چین آمده بودم، به تیم تماس تلفنی تمرینکنندگان جوان پیوستم. تمرینکنندگان در این تیم مقالات مینگهویی را در گفتگوهای گروهی توصیه میکردند و پس از آن بحثهای آزادی صورت میگرفت. طی آن زمان احساس میکردم تزکیهام بسیار سریع رشد میکند، زیرا درباره فا صحبت و یکدیگر را تشویق میکردیم.»
او در ادامه اظهار کرد: «هر روز مقالات مینگهویی را میخوانم و همیشه تحت تأثیر بسیاری از ماجراها و گفتگوهای تأثیرگذار و اصیل همتمرینکنندگان قرار میگیرم. هر زمان که به مقالهای بهطور خاص تأثیرگذار برخورد میکنم، آن را برای تمرینکنندگان در سایر پروژهها ارسال میکنم و آنها نیز در مقابل همین کار را انجام میدهند.»
«وقتی کارهای خانه را انجام میدهم یا از فرزندانم مراقبت میکنم، دوست دارم به رادیو مینگهویی گوش دهم. صدای خوانندگان بسیار پاک است و انرژی خوبی را انتقال میدهد. متوجه شدهام که ظاهراً آنها خود را ارتقاء دادهاند و اجازه نمیدهند درحین خواندن ماجراها ذهنشان با خواندنشان مداخله کند. گاهی یک صدا آنقدر خوب با داستان هماهنگ میشود و آن را با خود پیش میبرد که میتوانم داستان را در دو سطح بشنوم. در یک سطح، آن را طوری میشنوم که گویا نویسنده اصلی بیانش میکند، و در سطح دیگر، گویا صدا در سطح عمیقتری با من صحبت میکند. میتوانم احساس کنم که این دو منبع انرژی مرا شستشو میدهند، مخصوصاً وقتی به ماجراها در مجموعه «خاطراتی از رحمت استاد» میرسد. این شعر که در تحسین استاد ارجمندمان است و قدردانی عظیم مریدان دافا را بیان میکند، در مقدمهاش همواره تصویری را به ذهنم میآورد که شخصی اینگونه شرحش داده بود: "وقتی این تمرینکننده این مقاله را میخواند، گویا استاد درست مقابلم ایستادهاند."»
«امسال در میان "مقالات جشن 13 مه"، مخصوصاً تحت تأثیر مقالهای قرار گرفتم که تمرینکننده مسن تحصیلنکردهای آن را نوشته بود. او سالهای زیادی است که مقالات خود را به مینگهویی ارسال میکند و هیچ کدام از آنها منتشر نشدهاند، اما او همچنان مینویسد و برای یافتن کاستیهایش به درون نگاه میکند. بعد از خواندن آن مقاله، تصمیم گرفتم اغلب برای مینگهویی بنویسم، زیرا در گذشته خواندن مقالات منتشرشده برایم فوقالعاده مفید بودند، اما هرگز به فکرِ کمک نبودم. حالا بهطور مرتب مقالاتم را به مینگهویی ارسال میکنم.»
خانم چن همچنین این مسئله را به اشتراک گذاشت: «وقتی هنوز در چین بودم، گاهی که نمیتوانستم یک آزمون شینشینگی را بگذرام، مقالات تبادل تجربه در مینگهویی همیشه کمک بسیار بزرگی برایم بودند. رویداد خاصی را در محل کار به یاد میآورم که در آن همکاری مرا به نحوی سرزنش و از من انتقاد کرد که هرگز چنان چیزی را تجربه نکرده بودم. تا آن زمان فقط مورد تحسین سایرین قرار گرفته بودم. آنقدر ناراحت شده بودم که یکسره گریه میکردم. حتی اگرچه میدانستم که تحمل کردن با گریستن، بردباری از دیدگاه یک تزکیهکننده نیست. به درون نگاه کردم و فهمیدم که هیچ کار اشتباهی نکردهام. میدانستم چیزی درست نیست، اما نمیدانستم کجا اشتباه است.»
«چقدر دلم میخواست تمرینکنندگانی اطرافم باشند تا بتوانم با آنها صحبت کنم. در آن زمان، همه آنچه دربارهاش فکر میکردم این بود که همکارم چقدر اشتباه میکند و آنچه را که استاد درباره این موضوع گفتهاند، فراموش کرده بودم. نه میتوانستم روی فا تمرکز کنم و نه میتوانستم آن را بخوانم. احساس میکردم مورد بیانصافی قرار گرفتهام و واقعاً نمیتوانستم این موضوع را رها کنم. یک هفتۀ تمام گریه کردم. سپس ناگهان به فکر مینگهویی افتادم. بسیاری از مقالات تبادل تجربه مرتبط را خواندم و سرانجام از دیدگاه فا به درکی رسیدم. اینکه یک تمرینکننده هستم و نباید از دیدگاه شخصی عادی درست و نادرست را قضاوت کنم. اگر او واقعاً ناعادلانه با من رفتار کرده بود، به این دلیل بود که از گذشته به او بدهکار بودم و زمان آن رسیده بود که آن بدهی را تسویه کنم یا ممکن بود این وضعیت باشد که استاد درحال قرار دادن فرصتی در اختیارم بودند تا بتوانم شینشینگم را بهبود ببخشم. در آن صورت، باید آنچه را که استاد در جوآن فالون دربارۀ به 4 روش سود بردن از یک رویداد گفتهاند، به خاطر میآوردم. آرام شدم، دیگر احساس ناراحتی نکردم و در قلبم صمیمانه از همکارم تشکر کردم که فرصتی برای بهبود شینشینگ در اختیارم گذاشته است. از مینگهویی نیز سپاسگزار بودم که کمکم کرد این آزمون شینشینگی را پشت سر بگذارم.»
«از آن زمان به بعد هر روز به وبسایت مینگهویی میروم. مطمئن میشوم که با پیشرفت اصلاح فا همگام باشم. وقتی در چین بودم، زمانی که نمیدانستم چگونه حقیقت را روشن کنم، طیف گستردهای از منابع روشنگری حقیقت و تجربیات بسیاری از تمرینکنندگان در مینگهویی، مانند یک معلم عالی برایم بود. وقتی نیاز به مطالب چاپشده برای توزیع داشتم، مینگهویی کتابچهها، تصاویر و سیدیهای روشنگری حقیقت را در اختیارم میگذاشت و به من نشان میداد که چگونه خودم آنها را تولید کنم. وقتی تقاضا برای کتابهای دافا از سوی تمرینکنندگان جدید وجود داشت، مینگهویی به من یاد میداد چگونه آنها را آماده کنم. شگفتانگیزتر اینکه وقتی بازداشت شدم، رئیس اداره 610 به من گفت که هر روز به وبسایت مینگهویی میرود. او هیچ کارِ دور از تمدنی با من نکرد، هیچ حرفی علیه دافا نزد و در پایان آزادم کرد.»
او گفت: «از آنجا که هر روز مقالات تبادل تجربه مینگهویی را میخوانم، متوجه مشکلی شدم که تمرینکنندگانی که مطالب روشنگری حقیقت را تولید میکنند، اغلب با آن روبرو هستند: دستان آنها اغلب به جوهر چاپگر آغشته میشود که پاک کردنش دشوار است و همین باعث ناراحتیهای زیادی برای آنها میشود. خودم هم با همین مشکل مواجه شدهام. بهطور اتفاقی فهمیدم که تمیز کردن و مالیدن لکهها با اسفنج پلیمری بهراحتی میتواند آنها را ازبین ببرد. مقالهای را با عنوان "چگونه میتوانید لکههای جوهر را از روی دستتان پاک کنید" برای مینگهویی ارسال کردم و طولی نکشید که این مقاله منتشر شد. از آن زمان دیگر مقالهای پیدا نکردهام که درباره مشکل ناشی از لکههای جوهر روی دست تمرینکنندگان باشد.»
استاد بهخاطر حمایتتان متشکرم
خانم ما در انتها گفت: «یک روز، هنگام تبادل تجربهمان درباره سفر 20ساله وبسایت مینگهویی، به تصویر استاد در صفحه اصلی مینگهویی نگاه کردم و ناگهان متوجه شدم که چرا این عکس همیشه در آنجا است- چیزی که قبلاً هرگز درکش نکرده بودم. استاد آنجا هستند که همواره مراقب مینگهویی باشند تا هیچ عنصر شیطانی نتواند با آن مداخله کند. استاد آنجا هستند تا هرگز از تمرینکنندگان سراسر دنیا نیز چشم برندارند. از آن زمان به بعد، هر بار که وارد وبسایت مینگهویی میشوم، این احساس را دارم که در کنفرانس فا حضور دارم. اگرچه هرگز شخصاً استاد را ندیدهام، به محض ورود به مینگهویی احساس میکنم استاد درست کنارم هستند که مرا غرق شادی و اعتمادبهنفس میکند.»
«از تمرینکنندگانی که برای مینگهویی کار میکنند، بهخاطر تلاش و کمک خستگیناپذیرشان طی 20 سال طولانیِ گذشته فوقالعاده سپاسگزارم. مطمئن هستم که برای هیچ یک از شما آسان نبوده است. صمیمانه متشکرم.»
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه نظرات و دیدگاهها