(Minghui.org) زندان شماره 2 زنان در استان یوننان در تاریخ 28دسامبر سال 1999 تأسیس شد. این زندان ابتدا برای حبس خلافکاران محکوم به اعدام یا حبس ابد، خارجی‌ها، زندانیان مبتلا به ایدز و مجرمانی که تخفیف جرم محدودی داشتند، در نظر گرفته شده بود، اما بعداً به تنها زندان در این استان تبدیل شد که تمرین‌کنندگان زن فالون گونگی که از انکار باورشان خودداری می‌کردند، در آنجا حبس می‌شدند.

فالون گونگ یا همان فالون دافا یک روش تزکیه ذهن و جسم است که از ژوئیه سال 1999 در چین تحت آزار و شکنجه قرار گرفته است.

براساس یک نظرسنجی درحال‌انجام در وب‌سایت مینگهویی، طی دو دهه گذشته بیش از 300 تمرین‌کننده زن در این زندان حبس شده‌اند. بیش از 250 مورد شکنجه گزارش شده است. در نتیجه 10 نفر درگذشتند که مرگ 4 نفر از آنها در درون این زندان رخ داد. 6 نفر دیگر دچار ضربه شدید جسمی ‌و روحی شدند که پس از آزادیشان ادامه داشت. 6 تمرین‌کننده در مواجهه با آزار و شکنجه مالی و آزارواذیت از سوی پلیس و مقامات و انتقاد از سوی اعضای خانواده، پس از وخیم‌شدن وضعیت سلامتیشان جان باختند.

اکثر شکنجه‌ها در این زندان به دستور اداره 610 استان یوننان انجام شد، نهادی فراقانونی که به‌طور خاص برای آزار و شکنجه فالون گونگ راه‌اندازی شده است. این زندان اقدامات بی‌رحمانه‌ای را برای ازبین‌بردن تمرین‌کنندگان از نظر جسمی ‌و روحی در پیش گرفت تا سعی کند اراده‌شان را در هم شکند و آنها را وادار به رهاکردن ایمانشان کند. حزب کمونیست چین برای به‌رسمیت‌شناختن این زندان به‌دلیل نقش فعالش در آزار و شکنجه، 4 بار بین سال‌های 2012 و 2018 آن را به‌عنوان «واحد متمدن» در شهر کونمینگ و استان یوننان معرفی کرد.

در زیر خلاصه‌ای ارائه شده است از اینکه چگونه نگهبانانِ این زندان تمرین‌کنندگان را تحت شکنجه قرار دادند تا آنها را مجبور به رهاکردن ایمانشان کنند و بخشی از جزئیات مرگ 10 تمرین‌کننده‌ای ارائه شده است که در نتیجه حبس و آزارواذیت متعاقبش جان باختند.

سلول انفرادی

طبق ماده 58 قانون زندان چین، زندانیان در صورت برهم‌زدن نظم زندان، کتک‌زدن نگهبانان یا سایر زندانیان یا توهین به آنها، سرقت، قمار یا دعوا، در سلول انفرادی حبس می‌شوند. همچنین مقرر شده است که حبس در سلول انفرادی هر بار باید بین 7 تا 15 روز باشد.

تمرین‌کنندگان فالون گونگ فقط به این دلیل که حاضر به انکار اعتقاد خود نمی‌شدند، معمولاً 4 ماه در سلول انفرادی حبس می‌شدند. برخی هر بار، سال‌ها در این سلول‌ها حبس بودند. برخی تقریباً تمام دوره زندان خود را در سلول انفرادی به سر می‌بردند.

نگهبانان به تمرین‌کنندگان اجازه شستشو، مسواک‌زدن، دوش‌گرفتن یا شستن لباس‌هایشان را نمی‌دادند. تمرین‌کنندگان 16 ساعت در روز روی تخت خود می‌نشستند و مجبور بودند به فایل‌های صوتی افتراآمیز درباره فالون گونگ با صدای بلند گوش دهند. تمرین‌کنندگان معمولاً دچار زخم‌های پوستی، ازدست‌دادن شنوایی، فشار خون بالا، تورم و مشکلات قلبی‌عروقی یا تنفسی می‌شدند.

مدیریت سختگیرانه

مسئولان، زندانیان را تحت سبک‌های مختلف مدیریتی قرار می‌دادند: مدیریت عمومی‌، مدیریت آرام یا مدیریت سختگیرانه. مدیریت سختگیرانه برای زندانیانی بود که از نظر روانی ناپایدار بودند، تمایل به خشونت شدید داشتند، مستعد خودکشی یا فرار بودند. زندان معمولاً از مدیریت سختگیرانه به‌عنوان بهانه‌ای برای شکنجه تمرین‌کنندگان استفاده می‌کرد.

1. ساکن‌نشستن روی چارپایه‌ای کوچک 16 ساعت در روز

تمرین‌کنندگان ثابت‌قدم اغلب مجبور می‌شدند روزانه 16 ساعت ساکن بنشینند، در حالی که زانوانشان به هم چسبیده باشد و دستانشان را روی زانوها قرار می‌دادند. چارپایه کوچک حدود 8 اینچ (20.3 سانتی‌متر) ارتفاع و 3 اینچ (7.6 سانتی‌متر) عرض داشت. چارپایه‌های به‌شدت کوچک 4 اینچ (10.1 سانتیمتر) ارتفاع و 2 اینچ (5 سانتی‌متر) عرض و 5 اینچ (12.7 سانتی‌متر) طول داشتند.

این شکنجه باعث می‌شود باسن قربانی تاول بزند و سپس گوشتش شکافته شود و چرک کند که منجر به فشار خون بالا، تورم شدید پاها و گاهی جراحات دائمی می‌‌شود. مردم عادی نمی‌توانند 16 ساعت در روز، ساکن روی کاناپه بنشینند و این برای تمرین‌کنندگان مسن به‌طور خاصی دشوار است.

بازآفرینی صحنۀ شکنجه: نشستن روی چارپایه‌ای کوچک

نگهبانان سایر زندانیان را تحریک می‌کنند که اگر تمرین‌کنندگان در طول شکنجۀ نشستن، انگشتان خود را ضربدر کردند، دست و پای خود را کشش دادند، نیم‌تنه خود را حرکت دادند، چشمان خود را بستند یا خمیازه کشیدند، به آنها حمله ‌کنند یا کتکشان بزنند.

2. زندانیان تمرین‌کنندگان را تحت‌نظر قرار می‌دهند و آزارواذیت می‌کنند

نگهبانان ترتیبی می‌دادند که دو یا چند زندانی به‌طور شبانه‌روزی و به‌نوبت تمرین‌کنندگان را تحت‌نظر داشته باشند، آزارواذیتشان کنند و کتکشان بزنند. این مسئله به‌منظور اطمینان از این بود که تمرین‌کنندگان با یکدیگر صحبت نکنند یا تمرینات فالون گونگ را انجام ندهند. اگر این زندانیان دستورات نگهبانان را دنبال می‌کردند، مجازاتشات کاهش می‌یافت.

3. نفی حقوق پایه‌ای

تحت مدیریت سختگیرانه، تمرین‌کنندگان نمی‌توانستند با کسی صحبت کنند، تلویزیون تماشا کنند، به خانه نامه بنویسند یا با خانواده‌شان ملاقات داشته باشند. آنها هر روز می‌توانستند فقط سه بار از توالت استفاده کنند و یک بطری آب داشته باشند.

این زندان در ژوئیه سال 2019 یک بخش مدیریت سختگیرانه را راه‌اندازی کرد که مخصوص تمرین‌کنندگانِ تحت مدیریت سختگیرانه بود. زمانی که تمرین‌کننده‌ای وارد این بخش می‌شد، او را در سلولی با یک زیرانداز و روتختی نازک روی زمین، یک چارپایه کوچک و یک فنجان آشامیدنی حبس می‌کردند. این تمرین‌کننده مجبور بود در سلول بنشیند و تمام روز به‌جز زمانی که به توالت می‌رفت، تحت شستشوی مغزی قرار گیرد. وقتی شب روی زمین می‌خوابید، سایر زندانیان می‌توانستند هر وقت بخواهند برای بیدار‌کردنش وارد سلولش شوند. در زمستان نمی‌توانست پنجره‌ها را ببندد یا ملافه‌های گرم‌تری درخواست کند. در زمان نیاز به نوار بهداشتی، چیزی در اختیارش قرار نمی‌دادند.

شستشوی مغزی

تاکتیک‌های شستشوی مغزی در زندان شامل موارد زیر است:

1. تزریق یا خوراندن داروهای آسیب‌رساننده به سیستم عصبی به تمرین‌کنندگان2. مجبورکردن تمرین‌کنندگان به گوش‌دادن به صداهای بلند و خواندن مطالب افتراآمیز درباره فالون گونگ3. مجبوركردن تمرین‌كنندگان به نوشتن و امضای «اظهاریه‌های تعهد» و رهاکردن ایمانشان4. تشکیل جلسات انتقاد برای تحقیر و انتقاد از تمرین‌کنندگان5- استفاده از انواع شکنجه‌گران، سلول‌های انفرادی و مدیریت سختگیرانه برای ازبین‌بردن قدرت اراده تمرین‌کنندگان

شکل‌های شکنجه

شکل‌های شکنجه‌ای که در زندان برای درهم‌شکستن اراده تمرین‌کنندگان استفاده می‌شود عبارتند از:

1. ساکن‌‌نشستن روی چارپایه‌های کوچک، ایستادن یا چمباتمه‌زدن برای زمان‌های طولانی، ورزش زیر آفتاب، و عریان‌شدن در زمستان.2. نگهبانان یا خودشان تمرین‌کنندگان را کتک می‌زدند یا سایر زندانیان را تحریک می‌کردند این کار را انجام دهند. آنها تمرین‌کنندگان را نیشگون می‌گرفتند، آنها را خفه می‌کردند، آنها را به اطراف فشار می‌دادند، موهایشان را می‌کشیدند، دهانشان را با پارچه گردگیری می‌پوشانند، با دست یا کفش به صورتشان سیلی می‌زدند، و با اشیای تیز به دست‌ها و پاهایشان ضربه می‌زدند.3- نگهبانان یا سایر زندانیان، تمرین‌کنندگان را روی زمین محکم نگه می‌داشتند و به‌زور به آنها دارو یا غذا می‌خوراندند. حتی گاهی لوله‌ای را در معده تمرین‌کننده فرو می‌کردند و لوله را داخل بدنش باقی می‌گذاشتند که زندگی‌اش را تهدید می‌کرد.4- زدن دست‌بند یا غل‌وزنجیر به‌طور مداوم. گاهی دست‌های تمرین‌کننده را در پشتش دست‌بند می‌زدند یا با دستبند او را به زمین، چارچوب تخت یا قاب پنجره می‌بستند.5. واردکردن شوک با باطوم‌های برقی6. در غذای تمرین‌کنندگان داروهایی می‌ریختند که به سیستم عصبی مرکزی آسیب می‌رساندند. گاهی پزشکان زندان به تمرین‌کنندگان داروهایی تزریق می‌کردند.7. کار شدید برای ساعت‌های طولانی

مرگ 10 تمرین‌کننده

همه تمرین‌کنندگانی که در مرحله‌ای جان باختند، در سلول انفرادی حبس و تحت مدیریت سختگیرانه بودند و تحت شکنجه چارپایه کوچک، تزریق داروهای نامعلوم و شستشوی مداوم مغزی قرار گرفتند. خانم شی شیژی و خانم یانگ کویفن در حالی که هنوز در زندان بودند درگذشتند. بقیه پس از آزادی مردند.

بسیاری از آنها پس از تحمل شکنجه‌های بی‌وقفه، دچار مشکلات قلبی‌عروقی مانند فشار خون بالا شدند و از نظر روانی آسیب دیدند. علائمشان به‌قدری شدید بود که مسئولان زندان آنها را به‌قید ضمانت پزشکی آزاد می‌کردند تا مرگشان در زندان رخ ندهد، اما همچنان به آزارواذیتشان ادامه می‌دادند.

مأموران اداره 610، مأموران پلیس محلی، دادستانی‌ها و مقامات دائما آنها و خانواده‌هایشان را مورد آزارواذیت قرار می‌دادند. بسیاری از تمرین‌کنندگان یا شغل خود را از دست دادند، حقوق بازنشستگی خود را از دست دادند یا فاقد صلاحیت دریافت یارانه کم‌درآمد شدند که همگی منجر به مشکلات مالی برایشان شد. خانواده‌هایشان نمی‌توانستند ایمانشان را درک کنند و آنها را بابت آنچه رخ داده بود، سرزنش می‌کردند. در کنار جراحات جسمی‌ و ضربه روحی، وضعیت سلامتیشان وخیم شد و از دنیا رفتند.

1. خانم شی شیژی از شهر كونمینگ تحت شوک با باطوم‌های برقی قرار گرفت

خانم شی شیژی

خانم شی شیژی در ساختمان دوم 402 در محله یینفو، شهر کونمینگِ استان یوننان، زندگی می‌کرد. از آنجا که مصمم بود فالون گونگ را تمرین کند، بین آوریل و مه2002 در خانه‌اش دستگیر شد. او به‌طور مخفیانه محاکمه و به 4 سال حبس در زندان شماره 2 استان یوننان محکوم شد.

خانم شی تحت مدیریت سختگیرانه و در سلول انفرادی حبس شد. نگهبانان او را مجبور می‌کردند تمام روز روی چارپایه کوچکی بنشیند و داروهای آسیب‌رساننده به سیستم عصبی به او تزریق می‌کردند.

اواخر شب 8مارس2005، زندان با دخترش تماس گرفت و گفت که مادرش به‌شدت بیمار است. خانم شی بر اثر مصرف بیش از حد دارو درگذشت. او فشار خون بالایی داشت، بنابراین نگهبانان به‌طور عمدی داروهای مضر برای فشار خون به او دادند که منجر به مرگش شد. به‌گفته یک زندانی، نگهبان با یک باطوم برقی به خانم شی شوک وارد کردند که باعث مرگش شد. خانم شی، حدوداً 60ساله، در ساعات اولیه صبح هفدهم مارس2005 درگذشت.

2. خانم وانگ لیانژی از شهر كونمینگ پس از خوراندن اجباری داروهای نامعلوم درگذشت

خانم وانگ لیانژی

خانم وانگ لیانژی کارگر بازنشسته‌ای بود که در شهر کونمینگ زندگی می‌کرد. او را در 7اوت2008 در زندان شماره 2 زنان محبوس شد. او را مجبور می‌کردند هر روز از ساعت 6 صبح الی 10 شب روی تختش یا چارپایه‌ای کوچک ساکن بنشیند. اگر حرکت می‌کرد یا چشمانش را می‌بست، زندانیان به او توهین می‌کردند یا کتکش می‌زدند. به او اجازه شستشو، مسواک‌زدن، دوش‌گرفتن یا عوض‌کردن لباسش را نمی‌دادند.

سه ماه بعد، در 10نوامبر، پسرش سرانجام موفق شد در زندان با او ملاقات کند. او لاغر و نحیف شده بود و خسته به نظر می‌رسید اما هنوز از نظر ذهنی سالم است.

در 27نوامبر2008، رئیس زندان با پسر خانم وانگ تماس گرفت و به او گفت كه به زندان بیاید. رئیسِ نگهبانان به او گفت که مادرش به اسکیزوفرنی، یک بیماری روانی، مبتلا است. پسر خانم وانگ شوکه شد زیرا 17 روز قبل مادرش از نظر روحی وضعیت خوبی داشت، بنابراین پرسید چه کسی این بیماری را تشخیص داده است. آنها گفتند تشخیص بیمارستان روانپزشکی شهر است. رئیس نگهبانان گفت که خانم وانگ از مصرف دارو برای فشار خون بالا خودداری كرد و بنابراین آنها دارو را در غذایش ریختند. وقتی پسرش پرسید چه داروهای دیگری در غذایش می‌ریزند، نگهبان چیزی نگفت.

خانم وانگ در 7ژانویه2009 با قید ضمانت پزشکی آزاد شد، در حالی که تقریباً زندگی نباتی داشت. همه دندان‌هایش شل شده و افتاده بود، سردردهای وحشتناکی داشت و نمی‌توانست بخوابد. او در 16نوامبر2009 با عجله به بیمارستان شماره یک خلق ‌شهر كونمینگ منتقل شد و هرگز به هوش نیامد. خانواده‌اش او را در 25نوامبر2009 به خانه بردند، زیرا امیدی به بهبودی‌اش نبود و او در 27نوامبر2009 درگذشت، در حالی که 73ساله بود.

3- دکتر شن یوئپینگ از شهر یوشی پس از سه سال حبس در سلول انفرادی و خوراندن اجباری داروهای نامعلوم درگذشت

دکتر شن یوئپینگ

دکتر شن یوئپینگ قبلاً به‌عنوان پزشک معالج در بیمارستان بهداشت مادران و کودکان در شهر یوشی کار می‌کرد. در تاریخ 28دسامبر2004، مأموران اداره پلیس هونگتا او و شوهرش پو ژیمینگ را دستگیر کردند. دادگاه منطقه هونگتا دکتر شن را به چهار سال حبس محکوم کرد که بعداً به‌طور غیرقانونی یک سال دیگر نیز تمدید شد. شوهرش نیز به چهار سال حبس محکوم شد.

دکتر شن در زندان شماره 2 زنان پذیرفته شد، جایی که نگهبانان به‌نوبت سعی در شستشوی مغزی او داشتند. آنها به او توهین می‌کردند و صدای بلندگوها را تا جایی که ممکن بود بلند و فایل‌های صوتی افتراآمیز درباره فالون گونگ را پخش می‌کردند. او مجبور بود 6 ساعت در روز روی تختش بنشیند و اجازه ایستادن یا راه‌رفتن را نداشت. آنها اجازه نمی‌دادند دوش بگیرد یا لباس‌هایش را بشوید. او در دوران عادت ماهانه‌اش، نوار بهداشتی نداشت. نگهبانان، زندانیان را تحریک می‌کردند که اغلب او را کتک زده یا با سوزن به او ضربه بزنند. آنها هر روز داروهای نامعلومی را در غذایش می‌ریختند و او را مجبور به خوردن آن می‌کردند.

بعد از هشت ماه، در ریه‌های دکتر شن سوراخ‌هایی ایجاد شد. بی‌وقفه سرفه می‌کرد. نگهبانان هر روز فقط یک کاسه رشته فرنگی یا یک کاسه فرنی به او می‌دادند. او تا روز بعد گرسنه می‌ماند. خانواده‌اش برایش میوه و غذای مقوی به زندان می‌آوردند، اما هیچ یک از آنها به دستش نمی‌رسید.

در 11مه2009 از زندان با شوهرش تماس گرفتند و گفتند كه بیمارستان «اطلاعیه وضعیت بحرانی» را برای همسرش صادر كرده است. او به‌سرعت به بیمارستان شماره 2 وابسته به دانشکده پزشکی کونمینگ رسید. دکتر شن لاغر و نحیف شده بود. آخرین نفس‌هایش را می‌کشید و به‌سختی می‌توانست چشمانش را باز نگه دارد، چه رسد به اینکه حرف بزند.

نگهبانان برای جلوگیری از پرداخت صورت‌حساب‌های بالای بیمارستان، دکتر شن را به بیمارستان مرکزیِ اصلاح از طریق کار، بیمارستانی با تجهیزات پزشکی بسیار ضعیف و شرایط بد، منتقل کردند. در 15مه، نگهبانانِ زندان ترتیبی دادند که بیمارستان دکتر شن را به‌قید ضمانت پزشکی آزاد کند. شوهرش او را حوالی ساعت 10 صبح به بیمارستان شماره 3 خلق در شهر كونمینگ منتقل كرد. او در آنجا بستری شد تا اینکه در ساعت 11:30 شب 16ژوئیه در 49سالگی درگذشت.

4- خانم یانگ کویفن بر اثر بیماری ناگهانی درگذشت

خانم یانگ کویفن در سال 1949 متولد شد. او از اداره جنگلداری در شهرستان کیوبِی، ونشان، در استان یوننان، بازنشسته شد. خانم یانگ از جوانی به بیماری لوپوس مبتلا و تمام موهایش را از دست داده بود. مردم به‌دلیل ظاهرش از او دوری می‌کردند. بعد از اینکه تمرین‌کننده فالون گونگ شد، بیماری لاعلاجش درمان شد. خانواده‌اش شاهد معجزه فالون گونگ و معتقد بودند فالون دافا زندگی‌اش را نجات داده است.

پس از آغاز آزار و شکنجه، رژیم کمونیستی چین او را دو بار و درمجموع به 9 سال حبس محکوم کرد، زیرا او حاضر نشد عقایدش را کنار بگذارد. در زندان شماره 2 زنان یوننان، او مجبور بود هر روز 16 ساعت روی چارپایه کوچکی بنشیند. مقامات او را مجبور به انجام کارهای سخت نیز می‌کردند.

خانم یانگ برای دومین بار به 5 سال حبس محکوم شد. اندکی قبل از تاریخ تعیین‌شده برای آزادی‌اش، در 2اکتبر2013 مقامات زندان با خانواده‌اش تماس گرفتند و گفتند که حال خانم یانگ وخیم است. وقتی خانواده‌اش به بیمارستان رسید، او قبلاً درگذشته بود، در حالی که 64 سال داشت.

خانم یانگ دو روز قبل از مرگش، در 30 سپتامبر، با شوهرش تماس گرفت و آنها با هم گفتگو کردند. خانواده‌اش طی 4 سال گذشته با او ملاقات داشتند و متوجه مشکلی نشده بودند. مسئولان زندان در پاسخ به اتهامات خانواده‌اش، ادعا کردند که او از قبل به پرفشاری خون مبتلا بود که معمولاً به مرگ ناگهانی منجر می‌شود.

5- خانم لی جیان‌یینگ از شهر كونمینگ سه سال پس از آزادی درگذشت

خانم لی جیان‌یینگ

خانم لی جیان‌یینگ قبلاً در شرکت آهن و فولاد در شهر کونمینگ کار می‌کرد. مسئولان او را در 4آوریل2000 دستگیر کردند، چراکه به مقامات عالی‌رتبه دولت در استان یوننان گفت آزار و شکنجه اشتباه است. او 15 روز بازداشت شد.

پلیس او را در ماه مه2002 دستگیر کرد، زیرا جلوی معبدی در شهرستان جین‌نینگ بنری را آویزان کرد که رویش نوشته شده بود: «فالون دافا خوب است.» او 3 سال زندانی و در سال 2005 آزاد شد. بیماری‌اش ادامه یافت و صدمات وارده در زندان به او، هرگز بهبود نیافت. او 3 سال بعد در سال 2008 در 60سالگی درگذشت.

6. دکتر وانگ لان از کونمینگ پس از خوراندن اجباری داروهای نامعلوم دچار ناسازگاری شد

خانم وانگ لان

دکتر وانگ لان پزشکی از شهر کونمینگ و عضو بازنشسته اتحادیه کارگری شهر کونمینگ بود. پس از شروع آزار و شکنجه، مأموران امنیت داخلی منطقه شیشان اغلب او را مورد آزارواذیت و تحت‌نظر قرار می‌دادند و تلفنش را شنود می‌کردند. او بارها دستگیر و بازداشت شد.

دکتر وانگ در تاریخ 2ژوئیه2005 با یکی از دوستانش به تبت سفر کرد. پلیس از شهرستان بومی در تبت او را دستگیر و برای چهار سال حبس به زندان شماره 2 زنان در استان یوننان فرستاد. او طی این مدت 3 بار در سلول انفرادی حبس شد و اغلب مجبور می‌شد 16 ساعت در روز روی چارپایه کوچکی بنشیند. مسئولان زندان بارها داروهای آسیب‌رساننده به سیستم عصبی را در غذایش ریختند که باعث واکنش‌های نامطلوب شدید، و واکنش‌هایش کند شد.

پس از آزادی او، عوامل اداره 610، مأموران پلیس، مسئولان محله و سرپرستانش در محل کار به آزارواذیت او ادامه دادند. او همه حقوق و مزایای بازنشستگی‌اش را از دست داد. ضربه جسمی ‌و استرس ذهنی منجر به مرگش در 1ژانویه2012 در 56سالگی شد.

7. خانم هوانگ تائو از شهر یوشی پس از آزادی به‌قید ضمانت پزشکی درگذشت

مأموران بخش امنیت داخلی یوشی خانم هوانگ تائو را در تاریخ 9ژانویه2005 ربودند و مادر 96ساله‌اش را به حال خود رها کردند. او پس از یک محاکمه نمایشی به 4 سال حبس در زندان شماره 2 زنان محکوم شد. خانم هوانگ به دیابت شدید مبتلا شد و به‌طور قابل‌توجهی وزنش را از دست داد. او در دسامبر2006 به‌قید ضمانت پزشکی آزاد شد.

مسئولان پس از آزادی‌اش به آزارواذیت او ادامه دادند و حقوق بازنشستگی‌اش را از ژانویه2005 تا ژانویه2009 پرداخت نکردند. خانم هوانگ در تاریخ 28ژوئیه2011 درگذشت.

8- خانم سان هوآیفنگ از شهرستان دایائو یک سال پس از آزادی به‌قید ضمانت پزشکی درگذشت

خانم سان هوآیفنگ معلمی ‌بود که از مدرسه‌ای در شهر جینبی، شهرستان دایائو، بازنشسته شد. او بازنشسته شد، چراکه برای ادامه کار بیش از حد بیمار بود. اما بعداً که تمرین‌کننده فالون گونگ شد، سلامتی‌اش را به دست آورد.

او در سپتامبر2004 به‌دلیل امتناع از انکار اعتقادش به اردوگاه کار اجباری زنان یوننان منتقل شد. 2 سال بعد، در 9فوریه2006، مسئولان اردوگاه کار اجباری خانواده‌اش را وادار کردند او را به خانه ببرند چراکه در آستانه مرگ بود.

آزارواذیت مسئولان، شوهر او را تحت فشار عظیمی قرار داد. شوهرش از او طلاق گرفت، چراکه درک نمی‌کرد چرا او از تمرینش دست نمی‌کشد.

وقتی درباره آزار و شکنجه به سایرین گفت، پلیس محلی دوباره دستگیرش کرد. 4 سال زندانی و در زندان شماره 2 زنان به‌شدت شکنجه شد. او به‌شدت ضعیف و در سال 2007 به‌قید ضمانت پزشکی آزاد شد. کارفرمای سابقش از پرداخت مستمری‌ بازنشستگی‌اش خودداری کرد. درخواستش برای دریافت یارانه کم‌درآمدها رد شد. او نمی‌توانست از نظر جسمی ‌یا مالی از خودش مراقبت کند و در فوریه2008 در 56سالگی درگذشت.

9. خانم یانگ مینگ‌چینگ با نشستن روی چارپایه‌ای کوچک دچار مشکلات گردش خون شد

خانم یانگ مینگ‌چینگ

خانم یانگ مینگ‌چینگ از مسئولان ارشد در مرکز آموزش جنگلداری و بسیار مورد احترام بود. در طول این آزار و شکنجه، خانم یانگ به‌دلیل رهانکردن اعتقادش درمجموع 9 سال و 2 ماه در زندان بود. در جریان نمایشگاه جهانی در كونمینگ در سال 1999، پلیس او و همسرش را 45 روز در حبس خانگی قرار داد. پس از آن، 2 بار بازداشت شد، 1 بار در اردوگاه کار اجباری و 2 بار در زندان حبس شد.

او در حالی که در بند 9 زندان شماره 2 زنان بود، 4 ماه در سلول انفرادی حبس شد و هر روز مجبور بود روی چارپایه کوچکی بنشیند. در نتیجه، دچار پرفشاری خون، تورم پاها، زخم‌های چرکین در ناحیه میان‌دوراه و کاهش شنوایی شد. آسیب‌دیدگی جسمی‌اش ‌پس از آزادی همچنان ادامه داشت. او در 8مارس2019، در 67سالگی درگذشت.

10. خانم چو شوئیون از شهر دالی به‌شدت بیمار شد و در 37سالگی درگذشت

خانم چو شوئیون

خانم چو شوئیون حسابدار و مدیر مالی یک شرکت تدارکات هواپیمایی بود. پلیس شهر دالی او را در 13مارس2009 دستگیر کرد، زیرا کسی گزارش داد که او فلایرهای فالون گونگ را توزیع می‌کند. در بازداشتگاه شهر دالی، نگهبانان او را مجبور کردند هر روز خودش را بشوید، در حالی که آنها تماشایش می‌کردند و فقط یک سطل کوچک آب در اختیارش قرار می‌دادند.

او به سه سال حبس در زندان شماره 2 زنان محکوم شد. در زندان مجبور شد 16 ساعت در روز روی چارپایه کوچکی بنشیند و تحت شستشوی مغزی قرار بگیرد. او مجبور به انجام کار برده‌وار و شدید شد. وقتی خانواده‌اش به ملاقاتش رفتند، او به‌شدت وزن کرده و رنگ‌پریده بود.

پس از آزادی‌اش مسئولان به آزارواذیت و دستگیری‌اش ادامه دادند. او تحت فشار شدید خانواده‌اش بود و وضعیت سلامتی‌‌اش رو‌به‌وخامت گذاشت. خانم چو در مارس 2016 در 37سالگی درگذشت.

گزارش مرتبط:

«مقررات سخت» برای تمرین‌کنندگان فالون گونگ در زندان شماره 2 زنانِ یوننان