(Minghui.org) در طول سال‌ها، برخی از تمرین‌کنندگان سالمند در منطقه ما سختی‌های کارمای بیماری را تجربه کردند و تعدادی از آنها درگذشتند. بسیاری از تمرین‌کنندگان محلی ما پیوسته برای این تمرین‌کنندگان  افکار درست فرستادند. اما متوجه شدم که این ممکن است کافی نباشد. دریافتم که چنین تمرین‌کنندگانی به کمک خاص و دقیق نیاز دارند.

کمک به تمرین‌کننده‌ای که دچار تومور شده است

لیانگ، تمرین‌کننده‌ای که مدت‌ها بود او را ندیده بودم، در اوایل مارس2020 با من تماس گرفت و قبل از اینکه بتواند  صحبت کند شروع به گریه کرد. او در نهایت گفت که یک توده بزرگ و سخت روی بدنش پیدا کرده است که نشان می‌دهد سرطان دارد.

از لیانگ خواستم به خانه من بیاید. او لاغر به‌نظر می رسید، صورتش تیره شده بود و طوری به‌نظر می‌رسید که احساس درد دارد. او گفت که در ناحیه گردن، شانه و دنده‌های قفسه سینه احساس درد داشته است. و گاهی اوقات به دلیل درد نمی‌توانست دستانش را بلند کند. سپس به‌تازگی متوجه یک توده متورم در بدنش شده بود. توده را با دستانم بررسی کردم. در واقع یک توده به اندازه یک تخم مرغ وجود داشت. آن غیرعادی، سخت و بی‌حرکت بود و غدد لنفاوی‌اش  متورم شده بود.

از برخی از تاریخچه زندگی لیانگ آگاه بودم: در طول هشت یا نه سال گذشته پس از آزادی‌اش از زندان، او همیشه سایه تحت آزار و شکننجه قرارگرفتن را در قلب خود احساس می‌کرد. او می‌ترسید که دوباره مورد آزار و اذیت قرار گیرد و به ندرت فا را مطالعه می‌کرد. او به‌ویژه پس از مادربزرگ شدن، سه سال را صرف مراقبت از نوه‌اش کرد و تقریباً تمام انرژی و توجه او به کودک اختصاص یافت. با گذشت زمان شین‌شینگش تنزل یافت و درگیری‌های زیادی با اعضای خانواده‌اش داشت. وابستگی‌اش به رنجش و مبارزه بسیار قوی شد و به شدت به علایق شخصی خود اهمیت می‌داد. او تقریباً تبدیل به یک فرد عادی شده بود.

از زمان یافتن آن توده، می‌ترسید که اگر به بیمارستان برود و سرطان تشخیص داده شود، بیمارستان نتواند او را درمان کند. او از مرگ می‌ترسید و نمی‌خواست برای معاینه و درمان به بیمارستان برود. او می‌خواست روش‌های دیگری را امتحان کند، اما هیچ راهی پیدا نکرد. شدیدا نگران بود. در حالی که در درد رنج قرارداشت، سرانجام تصمیم گرفت با تمرین‌کنندگان از جمله من تماس بگیرد.

 می‌دانستم که برای کمک به او، ابتدا باید به او در مطالعه فا کمک کنم. درک فا کلید بهبود شین‌شینگ فرد است.

استاد بیان کردند:

«فا می‌تواند تمام وابستگی‌ها را درهم‌شکند، فا می‌تواند تمام شیطان‌ها را منهدم کند، فا می‌تواند تمام دروغ‌ها را متلاشی کند، فا می‌تواند افکار درست را نیرومند کند.» (مداخله را دور کنید از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 2)

با این حال ، او علاوه بر انجام کارهای خانه و مراقبت از نوه سه ساله‌اش، دائماً از تلفن همراه خود برای تجارت آنلاین استفاده می‌کرد. محیط مناسبی وجود نداشت و او نمی‌توانست به مطالعه فا ادامه دهد، بنابراین فکر کردم که او باید در خانه من بماند. فقط من و شوهرم در خانه هستیم و یک اتاق اضافی و محیطی آرام داریم.

وقتی به او پیشنهاد کردم که برای مطالعه فا به خانه من بیاید، نگران شد. او گفت که درباره بیماری‌اش به شوهرش نگفته است. دو نفر از بستگان او علائم مشابهی داشتند و بیماری‌شان سرطان تشخیص داده شد. آنها برای درمان به بیمارستان مراجعه کردند و سرانجام جان باختند. او از تجربیات دردناک آنها آگاه بود و می‌ترسید که خودش این اتفاق را تجربه کند. او می‌دانست که وقتی به شوهر و فرزندانش بگوید، قطعاً از او می‌خواهند که به بیمارستان برود. اگر درخواست آنها را نپذیرد و در عوض در خانه من بماند، ممکن است خانواده‌اش او را درک نکنند. آنها ممکن است دچار درک نادرستی از دافا شوند.

در واقع، من هم نگران بودم. می‌ترسیدم که مردم فکر کنند تمرین فالون دافا مانع از رفتن بیمار برای درمان به بیمارستان می‌شود. اما اتفاقاً من اوقات فراغت داشتم. و محیط برای او مناسب بود چگونه ممکن است این تصادفی باشد؟ حتماً توسط استاد نظم و ترتیب شده است.

استاد بیان کردند: «با استاد و  فا در اینجا چه چیزی برای ترسیدن وجود دارد؟» (سخنرانی در سیدنی)

 فکر می‌کردم این فرصتی است برای تزکیه و رشد ماست. اگر نتوانم به او کمک کنم تا آرام شود و فا را مطالعه کند، آن وقت این یک مسئله بزرگ خواهد شد. به لیانگ گفتم: «مشکل شما مشکل من هم است! خانه من نیز خانه شما است. نگران این نباش که به منزل من بیایی. اجازه دهید اعضای خانواده شما را متقاعد کنم. شما برکت استاد را داری و ما این کار را به خوبی انجام خواهیم داد.»

به خانه او رفتم. شوهرش را به اتاق دیگری صدا کردم و تنها با او صحبت کردم. در مورد توده متورم همسرش به او گفتم و او گفت که همسرش باید در اسرع وقت به بیمارستان برود. گفتم: «اگر او به بیمارستان برود، احتمال تایید سرطان بسیار زیاد است و سرطان باید در مرحله میانی یا آخر باشد. همسرتان با جراحی و شیمی درمانی موافقت نخواهد کرد. از لیانگ پرسیدم که آیا تمایل دارد به بیمارستان برود. او گفت که نمی‌خواهد. به خاطر تمرین فالون دافا نیست که نمی‌خواهد به بیمارستان برود. فالون دافا افراد را از مراجعه به بیمارستان در صورت بیماری منع نمی‌کند. لیانگ گفت که بیمارستان نمی‌تواند بیماری‌اش را درمان کند. او مشاهده کرد که دو نفر از بستگان‌تان سرطان مشابهی داشتند و در بیمارستان رنج کشیدند. بنابراین گفت که ترجیح می‌دهد بمیرد تا اینکه به بیمارستان برود و مانند آنها رنج بکشد. شما خلق و خوی او را می‌شناسید، راهی وجود ندارد که او را مجبور به انجام کاری کنید.» شوهرش گفت: «دقیقاً شبیه آنچه شما گفتید است؛ او این خلق و خو را دارد.»

من ادامه دادم: «به‌نظر می‌رسد که همسر شما قصد دارد تمرین فالون دافا را دوباره آغاز کند. این باید بهترین انتخاب باشد. شما می‌دانید که او مطالعه فا و انجام تمرینات را از ترس این که دوباره تحت آزار و شکنجه حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) قرار گیرد، متوقف کرد، بنابراین او یک مرید واقعی دافا نبوده است. او گفت که قبل از 1999، او تمرین فالون دافا را شروع کرد زیرا مبتلا به آرتریت و روماتوئید شدید بود که سال‌ها قابل درمان نبود. او در تزکیه خود بسیار کوشا بود و شما شاهد بودید که بیماری آرتریت روماتوئید شدید او پس از شروع تزکیه به‌طور معجزه‌آسایی از بین رفت.

شوهر لیانگ با دیدن صداقتم بلافاصله گفت که با تمرین فالون دافا مخالفت نمی‌کند. او گفت: «او در سال‌های اخیر تمرینات را انجام نداده است و بسیار تندخو بوده است.»

گفتم: «من مسئول متقاعد کردن لیانگ برای کنارگذاشتن گشت و گذار در اینترنت هستم.» «این کار او به سلامتی‌اش آسیب رسانده است. از او مصرانه خواهم خواست که فا را مطالعه کند و از او به‌خوبی مراقبت خواهم کرد. مطمئن باشید. اگر مشکلی بود با شما تماس می‌گیرم. شما لازم نیست درباره آن نگران باشید.» به دلایل مسائل ایمنی، از او خواستم که این موضوع را با هیچ شخص دیگری درمیان نگذارد. او با خوشحالی موافقت کرد.

تغییرات اساسی پس از مطالعه فا

لیانگ به خانه‌ام آمد و ما با هم مطالعه فا را شروع کردیم. از طریق مطالعه فا و تبادل تجربیات‌مان، او متوجه شد که نتوانسته است بسیاری از وابستگی‌های بشری را رها کند، از دافا منحرف شده است، کارما ایجاد کرده و توسط نیروهای کهن مورد سوء‌استفاده قرار گرفته است. قبل از تمرین دافا، لیانگ به سراغ یک فالگیر رفت که گفت لیانگ حدود 50 سال عمر خواهد کرد، که اتفاقاً سن فعلی او است.

لیانگ متوجه شد که اگر فا را مطالعه نکند، افکار درستی نخواهد داشت. او یک فرد معمولی بود و افکار مردم عادی را داشت. پیشگویی فقط به زندگی او قبل از تمرین فالون دافا اشاره می‌کرد. مسیر زندگی او از زمان تمرین دافا دوباره توسط استاد نظم و ترتیب داده شده بود.

وقتی لیانگ برای اولین بار متوجه شد که بیمار است، می‌خواست خود را به عنوان یک تزکیه‌کننده درنظربگیرد. لیانگ همچنین به‌یاد می‌آورد که برخی از تمرین‌کنندگان که سه کار را انجام می‌دادند نیز دارای کارمای بیماری بودند، در حالی که او به یک فرد عادی بازگشته بود. او در تعجب بود: چگونه ممکن است که استاد و دافا از یک فرد معمولی مانند او مراقبت کنند؟

ما هر روز دو سخنرانی از جوآن فالون را مطالعه می‌کردیم و مکرراً افکار درست می‌فرستادیم. بقیه زمان‌مان سایر آموزه‌های فا ارائه شده توسط استاد، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر، فیلم «آموزش فا در کنفرانسی در استرالیا» و موارد دیگر را مطالعه کردیم. ما در چهار زمان جهانی حداقل 20 تا 30 دقیقه افکار درست می‌فرستادیم.

در ابتدا، لیانگ دلتنگ نوه‌اش شده بود، او نگران نشتی در بالکن خانه‌اش هنگام بارش باران بود. و به کارهای خانواده فکر می‌کرد. او هنگام مطالعه فا و انجام تمرینات با مداخلات زیادی روبرو شد. او بی‌توجه و خواب‌آلوده بود و به محض شروع تمرینات خمیازه می‌کشید. هنگام انجام مدیتیشن نشسته، به دلیل درد پس از نیم ساعت پایش را بازمی‌کرد و هنگام انجام تمرین دوم، نگه داشتن چرخ قانون برای او بسیار دشوار بود. پس از مشاهده وضعیت او، به درون خود نگاه کردم و دیدم که من نیز می‌خواهم در آرامش و راحتی باشم.

گفتم: «شما به مرز خطر رسیده‌ای.» «با وجود چنین فرصتی، نمی‌توانی افکار مردم عادی را رها و به‌عنوان یک مرید بر مطالعه فا تمرکز کنی؟ آیا مانند یک مرید دافا رفتار می‌کنی؟ آیا شایسته استاد هستی؟» او در مقابل تصویر استاد گریه کرد و زانو زد تا به استاد بگوید که می‌تواند و باید خوب عمل کند و از استاد خواست که به او کمک کنند.

به محض اینکه او درک خود را از وضعیتش بر اساس فا، مطالعه فا و انجام تمرینات بهبود بخشید، پیشرفت‌های قابل توجهی را تجربه کرد. حالات نادرستی که او قبلاً داشت ناپدید شد: هنگام فرستادن افکار درست می‌توانست تمرکز خود را حفظ کند و این کار را بیش از یک ساعت انجام دهد. هنگام مطالعه فا، بیشتر اوقات می‌توانست با پاهای دو ضربدری بنشیند. اکنون او می تواند مدیتیشن نشسته را به مدت یک ساعت و نیم و گاهی بیش از دو ساعت انجام دهد. او گفت که تمرین‌کنندگان دیگری را دیده است که هنگام مطالعه فا با پاهای ضربدری می‌نشستند و مدیتیشن نشسته را برای مدت طولانی تمرین می‌کردند. او فکر می‌کرد هرگز نمی‌تواند این کار را انجام دهد. او انتظار نداشت که بتواند به این سرعت به این مرحله برسد. او به اصل فا که استاد آموزش داده‌اند پی برد: «سطح گونگ فرد به بلندی سطح شین سینگ او است.» (سخنرانی اول ، جوآن فالون)

لیانگ از استاد به خاطر رها نکردن  او بسیار سپاسگزار است. او همچنین از تأثیر آن بر موجودات ذی‌شعور شگفت‌زده شد.

استاد بیان کردند:

«به‌‏طوری که من هرچیزی را که یک مرید دافا بدهکار بود به پرداخت‌‏های نیک‌‏خواهانه به موجودات ذی‌‏شعور تبدیل می‌‏کردم، و به همه بهترین غرامت داده می‌‏شد. اگر او این کار از دستش برنمی‌‏آمد، آن‌‏وقت استاد به او کمک می‌‏کرد انجامش دهد.» (آموزش فا طی جشن فانوس سال ۲۰۰۳ در کنفرانس فای غرب ایالات متحده)

من و لیانگ افکار درست فرستادیم و در مورد موجوداتی که توسط لیانگ آسیب دیده‌اند فکر کردیم.

هنگام فرستادن افکار درست، دیدم که تومور لیانگ در بُعدهای دیگر لانه‌ای دایره‌ای شکل است که مارهای سیاه و قهوه‌ای در آن جا گرفته‌اند. آن صحنه واضح بود. با فرستادن افکار درست، این مارها، چهار یا پنج تا از آنها، به سرعت یکی پس از دیگری خارج شدند.

پس از اتمام فرستادن افکار درست، لیانگ گفت بدنش آرامش بیشتری دارد. وقتی آنچه را که دیدم به او گفتم، او گفت که این چیزها ناشی از شهوت است. در آن لحظه او متوجه ضرر بزرگ رها نکردن شهوت شد. همچنین دیدم یک اژدهای کوچک وجود دارد که نمی‌خواهد آنجا را ترک کند. لیانگ بلافاصله به‌یاد آورد که دامادش در سال اژدها متولد شده است. او بعد از ازدواج با دخترش در خانه او زندگی می‌کرد. در طول این سال‌ها بین او و دامادش، و خانواده دامادش اختلاف وجود داشت. در طول درگیری‌ها، او خود را یک فرد عادی درنظرمی‌گرفت و به یاد نمی‌آورد که به درون خود نگاه کند. او از آنها رنجش و شکایت به‌دل داشت و حقیقت دافا را به روشنی برای آنها روشن نکرده بود. او گفت که این استاد بودند که از این شکل برای کمک به او در درک جدی بودن این مشکل استفاده کردند و دفعه بعد که این اتفاق بیفتد، بهتر با داماد و بستگانش ارتباط برقرار خواهد کرد، اختلافات را برطرف می‌کند و حقایق را برای آنها روشن خواهد کرد.

لیانگ در محیط تزکیه خالص‌مان به سرعت تغییر کرد و وضعیت روحی و چهره او به میزان قابل توجهی بهبود یافت. اما  یک روز به‌طور غیر منتظره متوجه شدم که احساسات او درست نیست. بعد از اینکه در مورد آن پرسیدم، او گفت: «من از استاد بسیار عذرخواهی می‌کنم.» از او پرسیدم جریان چیست؟ او گفت که ناخودآگاه این توده را لمس و احساس کرد که این توده دوباره بزرگ به‌نظر می‌رسد. او گفت که می‌داند دروغ است، اما ترس خود را کاملاً رها نکرده است.

متوجه شدم که این واقعاً برای لیانگ آزمایش مرگ و زندگی است. در واقع تفاوت بین یک توده بزرگ یا کوچک در چیست؟ گفتم: «اگر فکری داری، اهریمن برایت یک توهم دروغین ایجاد می‌کند. آیا این ترس، سوء ظن و تمایل شما را آشکار نمی‌کند؟» او را تشویق کردم که آن را به‌عنوان یک چیز خوب درنظربگیرد و به سرعت از شر آن خلاص شود. با آن همراه نشو. او دوباره آگاه شد و گفت که همه چیز را به استاد می‌سپارد تا نظم و ترتیب دهد و او به استاد و فا اعتقاد راسخ دارد.

او آنچه را که استاد آموزش دادند به‌خاطر آورد:

بنابراین نباید سست شوید! به‌محض اینکه سست شوید، نیروهای کهن می‌توانند از این وضعیت بهره‌برداری کنند و حتی ممکن است زندگی شما را بگیرند. نمونه‌ها و درس‌های دردناک فراوانی مثل این وجود دارد! (آموزش فا در کنفرانس فای واشنگتن دی‌سی 2018)

لیانگ در مقایسه با چند ماه قبل کاملاً تغییر کرد. او دیگر از دست زدن به توده نمی‌ترسد و درد از بین رفته است. وقتی به خانه برگشت، شوهرش از او به‌خاطر افزایش وزنش تعریف کرد. اعضای خانواده او از مشاهده تغییرات در او بسیار خوشحال شدند.

لیانگ پس از بازگشت به خانه، نه تنها در مطالعه گروهی فا شرکت می‌کرد، بلکه فا را نیز در خانه مطالعه می‌کرد و بیشتر افکار درست می‌فرستاد. او فهمید که باید برای روشنگری حقیقت بیرون بیاید، مردم را متقاعد کند که سه خروج را انجام دهند و یک تزکیه‌کننده در دوره اصلاح فا شود. در همان زمان، او متوجه شد از مادرشوهر، خواهر شوهر، برادر شوهر و سایر اقوام شوهرش رنجش به‌دل دارد. نگاهی به درون انداخت و متوجه شد که این مشکل اوست. او با قلبی مهربان هدیه خرید و از آنها عذرخواهی کرد. او تصویر یک مرید دافا را دوباره مثبت کرد و به دافا اعتبار بخشید. اقوام و دوستانش دوباره زیبایی دافا را در او دیدند.

کمک به لیانگ باعث بهبود تزکیه‌ام شد

با نگاه به گذشته، متوجه شدم که در طول این سالها در تزکیه‌ام واقعاً کوشا نبوده‌ام. قبل از اینکه لیانگ به خانه من بیاید، تمرین‌کننده دیگری برای مطالعه فا به خانه‌ام آمد که به پیشرفت من کمک کرد.

ورود لیانگ هم خیلی به من کمک کرد. کمک به او همچنین تزکیه خودم بود. وابستگی‌های بشری او مانند آینه‌ای بود که جلوی من ایستاده بود. مشکلاتی که او داشت کم و بیش مشابه من بود. برخی از موارد من حتی جدی‌تر بودند، مانند حسادت، غبطه خوردن، مبارزه‌طلبی، جستجوی شهرت و ثروت، ریاکاری، محافظت از خود، تمایل به شنیدن تعریف و تمجید، تمایل نداشتن به شنیدن انتقاد و به یاد نداشتن دافا و استاد هنگام رویارویی با امتحانات. همچنین آزمون شهوت و امیال را به‌طور هموار پشت سر نگذاشته بودم.

قبلاً هنگام صحبت با شوهرم در خانه رفتار بسیار بدی داشتم. تمرین‌کننده‌ای به من اشاره کرد که این رفتار نامهربانانه است. او گفت: «این تزکیه واقعی نیست. رفتار شما در خانه واقعی‌ترین خود شماست. در شرایط دیگر آن را نشان ندادی زیرا تظاهر به مهربانی می‌کردی. «مدت‌ها عادت داشتم در خانه اینگونه رفتار کنم و متوجه مشکلاتم نبودم. این بار که لیانگ و سایر تمرین‌کنندگان به این مشکلاتم اشاره کردند، هنوز احساس ناراحتی می‌کردم، نمی‌خواستم آن را بشنوم و حتی می‌خواستم آن را پنهان کنم. اما بلافاصله متوجه شدم که در اشتباه هستم و در اسرع وقت به درون خود نگاه کردم. همچنین متوجه شدم که این چیزهای بد خود واقعی من نیست. بنابراین آنها را نپذیرفتم، آنها را نمی‌خواستم و با افکار درست شروع به ازبین بردن آنها کردم.

در گذشته خودخواه بودم و به شدت تحت تأثیر تلقینات ح‌ک‌چ مسموم شده بودم. همیشه فکر می‌کردم حق با من است. به‌طور معمول اشتباهات خود را نمی‌پذیرفتم. حتی اگر اشتباهی مرتکب می‌شدم، به‌خصوص با شوهرم جروبحث می‌کردم. پس از تزکیه، بسیاری از این وابستگی‌ها هنوز وجود داشت. اما اکنون، بالاخره می‌توانم به او بگویم: «ببخشید، اشتباه کردم.»

در یک محیط تزکیه خوب، نه تنها به بهبود یک هم‌تمرین‌کننده کمک می‌شود، بلکه برای همه بهتر است. همچنین متوجه شدم که کمک متقابل بین تمرین‌کنندگان نیاز به ازخودگذشتگی و دقت دارد. محیط گروهی مطالعه فا در اصل فرم تزکیه‌ای است که استاد برای ما باقی گذاشته‌اند، بنابراین نباید این محیط را ترک کنیم.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.