(Minghui.org) درود بر استاد محترم و همتمرینکنندگان!
زمانی که مینگهویی ژاپنی در ژوئیه2001 راهاندازی شد، تصحیح مقالات را شروع کردم. در آن زمان دانشجوی کالج بودم و زمان نسبتاً بیشتری داشتم. بعد از شروع به کار در یک شغل معمولی، تلاشم را روی شغل مردم عادیام متمرکز کردم و دیگر زمان زیادی را برای اصلاح مقالات صرف نمیکردم.
سپس قرار شد روزی 10 مقاله منتشر کنیم و تصحیح نهایی قبل از بارگذاری مقالات به عهده من بود. اگر مترجمان نمیتوانستند مقالات را به موقع تحویل دهند، نمیتوانستم به رختخواب بروم. با گذشت زمان، شروع به شکایت از تأخیر در ارائه ترجمهها کردم، و اینکه سایر ویراستاران بهخوبی کار انجام نمیدهند. اکنون، وقتی درباره آن فکر میکنم، میبینم که اصلاح مقالات را بهعنوان کار پایانی در نظر میگرفتم و متوجه نمیشدم که از طریق مقالهها موجودات ذیشعور را نجات میدهم.
استفاده از تجربه آموخته شده در سایر پروژهها برای کار در مینگهویی
چند سال پیش، بهخاطر کمبود نیروی انسانی یک رسانه تحت مدیریت تمرینکنندگان، به تیم تبلیغ آنلاین وبسایت پیوستم. شروع به ارسال مقاله در فیسبوک و اجرای کمپینهای تبلیغاتی کردم. در این روند، زمان زیادی را صرف فکرکردن درباره چگونگی نوشتن مقاله برای جلب علاقه مردم عادی کردم و کمی تجربه به دست آوردم. سپس در رسانهای دیگر مشغول به کار شدم و در بخش تولید ویدئو کار کردم. برخی از ویدئوهایی که در فیس بوک و یوتیوب منتشر کردیم بسیار محبوب شدند. از نزدیک شاهد بودم که در مقایسه با مقالات و عکسهای سنتی، انتقال پیام از طریق ویدئو چقدر مؤثرتر است.
بعداً کارم را در مینگهویی ژاپنی از سر گرفتم. وقتی شروع به تصحیح مقالات کردم، متوجه شدم که بدون اینکه متوجه باشم از دیدگاه یک خواننده فکر میکنم. برخی از کلمات ممکن است برای گزارشهای خبری مناسب نباشند و برخی از عبارات ممکن است به راحتی توسط غیرتمرینکنندگان قابل درک نباشند. همانطور که بیشتر روی کار فکر میکردم، مشکلات زیادی را پیدا کردم که باید برطرف میشدند. به جز مقالههای تبادل تجربه تزکیه، بیشتر مقالات دیگری که در مینگهویی منتشر میشوند برای مطالعه غیرتمرینکنندگان نوشته میشوند. اگر بتوانیم هضم و درک مقالات را برای مردم آسانتر کنیم، در نجات مردم قدرتمندتر خواهند بود.
اندکی بعد، مینگهویی ژاپنی یک تیم چند رسانهای ایجاد کرد و ما صفحه فیسبوک و کانال یوتیوب خود را ایجاد کردیم. شروع به تولید پادکست و ویدئو کردیم. تمام تجربیاتی که از دو پروژه قبلی آموختم اکنون بسیار مفید واقع شده است. کارها به آرامی پیش رفتند.
وقتی سالها پیش مینگهویی را ترک کردم، پس از صرف زمان و تلاش بسیار، احساس تلخکامی کردم. اما، وقتی این بار برگشتم، انتظار نداشتم که تجربیاتی که در طول پنج سالی که در رسانههای دیگر کار کردم، به دست آوردم، همگی مفید واقع شوند. از نظم و ترتیب استاد سپاسگزارم.
با گذراندن آزمونهای شینشینگ متعدد در پروژههای قبلی، دیگر از مترجمها بهخاطر کندی در ارسال کار یا اشتباهات سایر ویراستاران احساس رنجش و نارضایتی نداشتم. وقتی مقاله سختی به من داده میشد، میتوانستم با آرامش با آن روبرو شوم. وقتی با سایر تمرینکنندگان اختلاف شینشینگی داشتم، میتوانستم با انتقاد با آرامش روبرو شوم. نارضایتی من از سایر تمرینکنندگان کاهش یافت، و دیگر از اینکه آیا آنها به خودشان وابستگی دارند، شکایت نکردم. احساس کردم که با ملاحظهتر و بردبارتر شدم. این همان وابستگی است که سالها سعی کردم آن را رها کنم و اکنون میبینم که در آن پیشرفت کردهام.
بهبود شینشینگ
پدرم که او نیز تمرینکنندۀ دافا است، سال گذشته از محنت جسمانی شدیدی رنج برد. آنقدر نگران او بودم که نمیتوانستم راحت بخوابم. اغلب نگران او بودم و تحت تأثیر احساسات شدید بشری قرار میگرفتم. با وجود ناراحتی، میدانستم که این چیز خوبی است که وابستگیام ظاهر شد و باید کم کم آن را از بین میبردم. اصل را بر اساس فا درک میکردم. اما وقتی زمان جزئیات چگونگی رد شدن از آن فرا میرسید، همچنان دچار سرگشتگی میشدم و اغلب آهی از سر ناامیدی میکشیدم.
در این روند، چیزی که بیشتر به من کمک کرد مطالعه فا بود. تا آن زمان، مطالعه فا را خیلی جدی نگرفته بودم. بهخاطر درک ضعیفم از فا، همیشه برای تقویت افکار درستم در لحظات حساس فاقد ایمان بودم. بعد از اینکه متوجه این موضوع شدم، مطالعه فا را تشدید کردم. گاهی یادداشت میکردم. و گاهی اوقات برخی از مقالات را بهطور مکرر میخواندم.
از طریق مطالعه فا، درک عمیقتری از رابطه بین اصلاح فا و نیروهای کهن، نحوه تشخیص محنت از مداخله فیزیکی و همچنین نحوه تشخیص احساسات بشری و نیکخواهی داشتم.
عمیقاً احساس میکردم که وقتی با یک آزمون شینشینگ روبرو میشوم، بسیار مهم است که فکرم را بر اساس فا قرار دهم. وقتی بهخاطر محنت پدرم بهراحتی تحت تأثیر قرار گرفتم، نشان داد که افکار درست من کم است. باید یک بازنگری جدی درخصوص تزکیه خود داشته باشم.
تزکیه یعنی تبدیلشدن به موجودی خدایی و رفتن به فراتر از سه قلمرو. ما باید شینشینگ خود را با ویژگیهای جهان، «حقیقت، نیکخواهی، بردباری» هماهنگ کنیم. اما در تمام مدت بهجای اینکه روی قلبم سخت کار کنم، سه کار را با تلاشهای سطحی انجام میدادم. به خودم گفتم که اگر قلبم را تغییر ندهم، نمیتوانم پیشرفتهایی در سطح خودم ایجاد کنم.
به درگیریهای طولانیمدت خود با یک تمرینکننده دیگر فکر کردم. آنقدر با او مشکل داشتم که حتی از شنیدن نامش هم ناراحت میشدم. چگونه میتوانستم با حفظ چنین نگرشی موجودی خدایی شوم؟ میخواستم مواد بد را از بین ببرم. به درونم نگاه کردم متوجه شدم که احساس ناخوشایند شدید من به او و نگرانی شدیدم درخصوص پدرم هر دو ناشی از احساسات بشری قوی من است که نمیتوانم آن را رها کنم. اعتقاد سرسختانه من به نحوه انجام کارها بهعنوان تمرینکننده نیز نقش داشت.
بعد از اینکه مشکلاتم را شناسایی کردم، شروع به تلاش برای رفع آنها کردم. سعی کردم با تمرینکننده دیگر و پدرم بهعنوان تمرینکنندگان معمولی رفتار کرده و احساسات شدیدم به آنها را رها کنم.
هر تمرین کنندهای حالتها و نظم و ترتیبات تزکیه متفاوتی دارد. استاد به همه چیز رسیدگی میکنند. وقتی سرسختانه سعی میکنم درک خود را به زور به دیگران تحمیل کنم، فکر میکنم که چه کسی هستم؟ چشمانم را به دیگران میدوختم، اما حاضر به تغییر خودم نمیشدم. این تزکیه نیست باید وابستگیهایم به آنها را رها کرده و روی تغییر خودم تمرکز کنم، در جستجوی افکار و احساساتی در خودم باشم که با فا مطابقت ندارند و سپس عمیقتر جستجو کنم تا ببینم از کجا آمده است. با انجام این کار، میتوانم خودم را بهبود ببخشم تا کمی به اصول «حقیقت، نیکخواهی، بردباری» نزدیکتر شوم.
چند روز بعد، متوجه شدم که هر وقت به تمرینکننده دیگر فکر میکردم، میتوانستم آرام و صلحجو باقی بمانم. تغییراتم را احساس کردم. شوهرم که همتمرینکننده بود، به من گفت: «تو اخیراً تغییر کردهای. دیگر این و آن را نمیخواهی.»
به او گفتم: «اخیراً فهمیدم که تزکیه برای تغییر خود و رها کردن احساسات شدید درخصوص انواع مختلف مسائل است. این بدان معناست که مادهای که باعث تحت تأثیر قرارگرفتن قلبم میشد دیگر در بُعد من وجود ندارد.
در این روند، شوهرم پیشنهادهای سازنده و مفید زیادی به من داد. او قبلاً همین را به من گفته بود، اما من نمیتوانستم آنها را بپذیرم زیرا فکر نمیکردم که اشتباه میکنم. اما این بار از صمیم قلب آرزوی تغییر خودم را داشتم و زمانی که او مشکلاتم را بیان کرد، توانستم آن را بپذیرم. اگرچه گاهی اوقات هنوز درخصوص پدرم نگرانیهایی داشتم، اما تلاش میکنم آنها را ضعیف کنم.
این آزمایش باعث شد که وضعیت تزکیهام را بهطور کامل مرور کنم، طرز فکرم را تغییر دهم و شینشینگم را بهبود بخشم. بهعنوان سرپرست تیم ویرایش، نه تنها باید تکنیکهای ویرایش را ارتقا دهم، بلکه شینشینگ خود را نیز بهبود میبخشم. در یک جلسه اخیر تبادل تجربه، هر یک از اعضای تیم درباره چگونگی نگاه به درون و بهبود خود صحبت کردند. در تزکیه آیندهام، سختتر کار خواهم کرد تا خود را بهطور محکم و استوار تزکیه کنم، شینشینگم را بهبود بخشم و موجودات ذیشعور بیشتری را نجات دهم.
از همتمرینکنندگان استقبال میکنم که هر چیزی را که نادرست است به من گوشزد کنند.
از شما استاد و همتمرینکنندگان سپاسگزارم!
(ارائه شده در کنفرانس بهاشتراکگذاری تجربه تیمهای چندزبانه مینگهویی 2022)
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.