(Minghui.org) در سال 2010 تمرین فالون دافا را به همراه دخترم آغاز کردم. پس از رفتن به خارج از کشور در سال 2015 برای شرکت در کالج، او کمی سست شد، اما در ذهنش همچنان میدانست که دافا خوب است. او پس از فارغ التحصیلی از کالج در آوریل2021، بهدلیل پاندمی به چین بازنگشت، اما در عوض شغلی در آن کشور خارجی پیدا کرد. نامزد او جیان، تمرینکننده نیست و او نیز در همان شهر کار میکند.
ماجرای جیان
در 6مارس امسال، جیان ناگهان دچار تب و گلودرد شد. در همه جای بدنش درد داشت و احساس خستگی زیادی میکرد. روی تخت دراز کشیده بود، خیلی ضعف داشت. اما، او به والدینش چیزی نگفت، زیرا میترسید که آنها بیش از حد نگران شوند. دخترم این موضوع را به من گفت و مطمئن نبود چه کار کند.
با بیش از یک دهه تمرین دافا، مانند بسیاری از تمرینکنندگان دیگر معجزات بسیاری را تجربه کردهام و شاهد آن بودهام. حتی کسانی که فالون دافا را تمرین نمیکنند، اما از تمرینکنندگان بیگناه حمایت میکنند و حزب کمونیست چین (حکچ) را رد میکنند، برکت دریافت کردهاند. بهدلیل سانسور در چین، میدانستم بعید است بتوانم همه اینها را تلفنی توضیح دهم، اما فکر کردم باید تلاش کنم.
بنابراین به دخترم گفتم: «آیا با جیان درباره ترک سازمانهای [حکچ] صحبت کردهای؟»
اضافه کردم: «میدانید که بسیاری از مردم از تکرار عبارات [«فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است»] سود بردهاند. چرا او هم امتحان نکند؟ این برایش خوب است.»
دخترم پاسخ داد: «نه، او این را باور ندارد، میدانی، او کمی لجباز است و بهراحتی متقاعد نمیشود. اما من از او خواستم که دیشب نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست را بخواند.» کتابی است که در سال 2004 منتشر شد، نُه شرح و تفسیر کتابی است که به طور سیستماتیک چگونگی آسیب رساندن حکچ به مردم را با وحشیگری و دروغپردازی در چند دهه گذشته افشا میکند.
با شنیدن این سخنان، متوجه شدم که جیان نیز مانند بسیاری از چینیها توسط تبلیغات حکچ بهشدت گمراه شده است. فکر کردم به جای اینکه به امید دخترم باشم، شاید باید خودم هم با جیان در این مورد صحبت کنم.
بعد از اینکه دخترم گوشی را به جیان داد، از او پرسیدم که چه احساسی دارد.
او پاسخ داد: «تب از بین رفته است.»وی افزود که شب قبل چند ساعت را صرف خواندن کتاب نُه شرح و تفسیر دربارۀ حزب کمونیست کرد.
گفتم خیلی چیزها در زندگی ما وجود دارد که علم مدرن نمیتواند آنها را توضیح دهد، اما مردم همیشه در تاریخ شاهد آنها بودهاند. یکی از نمونهها این جمله است که «نیکی پاداش دریافت میکند و شرارت با کیفر روبرو میشود.» در واقع، هرگاه یک نفر صادقانه بخواهد انسان خوبی باشد و از بدیها دوری کند، خداوند از او محافظت میکند.
من درباره تجربه معجزهآسای دخترم در رابطه با دافا به او گفتم. او اغلب در سنین پایین بیمار بود، اما پس از شروع تمرین فالون دافا، وضعیت سلامتیاش به سرعت بهبود یافت. از آنجایی که حکچ در چند دهه گذشته اعمال بد زیادی انجام داده و به مردم بیگناه آسیب رسانده است، برای جلوگیری از غرق شدن در کنار رژیم، مهم است که روابط خود را با رژیم قطع کنیم.
ادامه دادم: «بعد از شنیدن خبر بیماریات، دخترم آنقدر نگران شد که گریه کرد، میدانی، همه ما میخواهیم که سالم و شاد باشی. اگر به توصیههای من عمل کنی، چیزی را از دست نمیدهی. درست است؟»
جیان در طول مکالمه چیز زیادی نگفت، احتمالاً به این دلیل که ضعف داشت. اما میتوانم بگویم که به حرفهایم گوش میداد، و هر از چند گاهی «بله» میگفت و حرفم را تأیید میکرد.
مدت کوتاهی پس از پایان تماس تلفنی، دخترم به من گفت که به جیان گفته برایش خوب است که از سازمان کوچک حکچ، پیشگامان جوان، که سالها پیش به آن ملحق شده بود، خارج شود. من برای او خیلی خوشحال شدم.
حدود ساعت 7 بعدازظهر روز سوم، دخترم به من گفت که آن روز جیان پس از صحبت با من، به خواب رفت. پس از بیدار شدن، او حس کرد تمام ناراحتیهایش به جز گلودرد از بین رفته و احساس میکرد انرژیاش برگشته.
ماجرای دخترم
اما، روزی که جیان بهبود یافت، دخترم همان علائمی را که او داشت نشان داد. با شنیدن این موضوع وحشت نکردم. با بیش از ده سال تمرین فالون دافا، میدانستم که همه چیز خوب خواهد بود.
دخترم نیز خود را یک تمرینکننده میدانست و زیاد نگران نبود.
به او گفتم: «تو میدانی چه باید بکنی، و من افکار درست برایت میفرستم.»
او گفت: «بله.»
جیان احساس خیلی بدی داشت. او گفت: «ببخشید تقصیر من بود که آن را به تو منتقل کردم.»
دخترم پاسخ داد: «نگران نباش، میدانی که من تمرینکننده هستم و به زودی خوب خواهم شد.»
وقتی کارش تمام شد و کمی سوپ خورد، دخترم به خانه خودش برگشت. او به تکرار «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» ادامه داد و پس از مدتی به خواب رفت.
پنج ساعت بعد، از خواب بیدار شد و با وجود کمی گلودرد انرژیاش برگشته بود. از آلوده شدن تا بهبودی کامل دو روز و نیم طول کشید.
جیان قصد داشت برای مراقبت از او مدتی مرخصی بگیرد. او با دیدن بهبودی کامل دخترم بسیار شگفتزده شد.
او پرسید: «لطفاً، به من بگویید چه اتفاقی افتاده است. راز خوب شدنت به این سرعت چیست؟ آیا فالون دافا واقعاً اینقدر خارقالعاده است؟»
دخترم با لبخند گفت: «بله، همینطور است، اما من هنوز زیاد تمرین نکردهام. وقتی روزی به دیدن مادرم برویم، او اطلاعات بیشتری در مورد تمرین به تو میدهد. تا آن زمان، میدانی که فالون دافا بهترین است.»
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.