(Minghui.org) من در کلاسهای آموزش فالون دافا که توسط استاد لی هنگجی (بنیانگذار دافا) از 1 تا 8ژوئیه1994 در دالیان (چین) برگزار شد، حضور داشتم. شخصاً قدرت شگفتانگیز و عظیم فالون دافا و نیکخواهی و لطف بسیار زیاد استاد لی را مشاهده و تجربه کردهام.
در روز اول کلاسها احساس میکردم استاد لی را میشناسم، اما نمیتوانستم به یاد بیاورم که قبلاً کجا ایشان را ملاقات کردهام. قلبم مملو از تحسین و شادی بود. همچنین متوجه شدم که هر زمان به استاد نگاه میکنم ایشان همیشه درحال نگاه کردن به من هستند. در طول هشت روز کلاس، این روند ادامه داشت.
چیزهایی که استاد گفتند برایم جدید بود و مشتاق پذیرش چیزهای بیشتری بودم. بهوضوح احساس میکردم که سخنان استاد از نقطه طب سوزنی بایهویی در بالای سرم، مانند چشمه زلالی که به خشکی میریزد، وارد بدنم میشود. بعد از هر کلاس نمیتوانستم بگویم چقدر از سخنان ایشان را به یاد دارم، اما وقتی «حقیقت، نیکخواهی، بردباری» را میشنیدم برایم مانند رعد و برق بود و احساس میکردم بدنم در هوا شناور است. میدانستم این قانون بوداست؛ فقط یک بودا میتواند دارما را آموزش دهد!
بیش از چهارهزار نفر در کلاسها شرکت داشتند. وقتی در پایان کلاسها کارت ورودی کلاس را دریافت کردم، متوجه شدم نامم اشتباه نوشته شده است. از اینکه استاد بهخاطر نام اشتباه مرا بهعنوان شاگردشان نشناسند، وحشت کردم. به محل تریبون رفتم تا با استاد صحبت کنم.
بسیاری از شاگردان استاد لی را احاطه کرده بودند که با لبخند به سؤالاتشان پاسخ میدادند. به جلو خم شدم و میخواستم استاد را صدا کنم، اما ایشان از قبل داشتند به من نگاه میکردند. با صدای بلند گفتم که نامم در کارت شناساییام اشتباه است. استاد گفتند: «نیازی به تغییر نام نیست. تو را میشناسم!» با شنیدن این حرف احساس آرامش کردم. فکر کردم: «معلم میدانند که من کیستم، هرچند از ایشان خیلی دورم. ایشان میدانستند که قرار است نزدشان بروم و قبل از اینکه صحبت کنم بسیار دقیق به اصل سؤالم پاسخ دادند. معلم شگفتانگیز هستند!»
ازطریق چشم آسمانیام دیدم که استاد تمرینات را به من میآموزند
وقتی استاد در کلاس درباره چشم آسمانی صحبت کردند، چشم آسمانیام باز شد. تمام حرکات تمرینات در کلاس را بهخاطر نداشتم و برخی از حرکاتم نادرست بود. اندکی بعد از اینکه در مدیتیشن آرام شدم، چشم آسمانیام مثل گل شکوفا شد. پس از مدتی، ازطریق چشم آسمانیام استاد را مقابل خودم دیدم. استاد به من یاد دادند که چگونه تمام تمرینات را درست مثل نوار ویدئو آموزش تمرینات انجام دهم. استاد در میان شکوفه گل برای لحظهای ظاهر و اندکی بعد ناپدید میشدند. وقتی استاد بهوضوح ظاهر میشدند، هر حرکت استاد را تماشا میکردم و آنها عمیقاً در ذهنم نقش میبستند.
بعداً ازطریق چشم آسمانیام موجودات بیشتری را در بُعدهای دیگر دیدم که تمرینات را با لباسهایی به رنگ زرد انجام میدادند.
معجزاتی که برای من و همتمرینکنندگان رخ داد
در دوره جوانی دچار التهاب شدید بینی بودم. بینیام تحت هر شرایطی در تمام طول سال گرفته بود. فقط میتوانستم از راه دهان نفس بکشم. پزشکان هیچ راهحلی نداشتند.
یک روز بعد از کلاسها، دو گلوله سفت به اندازه یک کشمش بزرگ به بیرون تف کردم. آنها را در کف دستم له کردم و شبیه تفاله چوب شدند. متوجه شدم که استاد آنها را از بینیام بیرون آوردند. بعد از این اتفاق طی 28 سال گذشته، بینیام خوب بوده است.
توموری به اندازه تخم غاز در پشت ران چپم وجود داشت. وقتی راه میرفتم پای چپم و کمرم درد میکرد. بعد از کلاسها تومور بهطرز معجزهآسایی ناپدید شد و فقط یک فرورفتگی بزرگ در رانم باقی ماند. وقتی راه میرفتم دیگر پایم درد نمیکرد، اما احساس میکردم از میان فرورفتگی، سرما بیرون میزند. همچنین وقتی مدیتیشن انجام میدادم احساس میکردم از انگشتان دست و پایم سردی بیرون میزند و وقتی هر دو پایم را بهحالت ضربدر روی هم قرار میدادم، پاهایم کبود میشدند. فرورفتگی چند سال بعد ناپدید شد.
بدنهای قانون استاد کارهای بیشتری را نیز برایم انجام دادند. یک بار ازطریق چشم آسمانیام دیدم که چهار یا پنج بدن قانون استاد با لباسهای طلاییِ تمرینات، روی من کار میکنند.
در محل تمرین ما، همتمرینکنندگان شاهد معجزات بسیاری بودند. وقتی شاگرد جدیدی به محل تمرین آمد، شانههای یخزدهاش در روز اول بهبود یافت. برخی که سالها به بیماریهای مختلف مبتلا بودند، پس از انجام تمرینات ناگهان احساس تسکین یا بهبودی کردند. بینایی شاگردی ناگهان بهبود یافت و دیگر نیازی به عینک نداشت. شاگرد جدیدی نیز بود که به نکروز عضلانی مبتلا بود. او یادداشتی برای خودکشی نوشته و مقدمات مراسم خاکسپاریاش را آماده کرده بود، اما پس از تمرین فالون دافا بهطور کامل بهبود یافت. برخی از افراد مسن که سواد خواندن و نوشتن نداشتند توانستند جوآن فالون و سایر آموزههای دافا را بخوانند.
استاد بیان کردند:
«فرد فقط نیاز دارد در تزکیه خود تلاش کند و بقیه مسائل را استادش اداره میکند.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)
با تمرینکننده دیگری صحبت کردم که چشم آسمانیاش باز بود و گفت که بدن قانون استاد به شاگردان درحین انجام تمرینات گروهی و مطالعه فا کمک میکند تا بدنشان پاکسازی شود و کارهای دیگری را انجام میدهد.
استاد بیان کردند:
«محلهای تمرین ما بهتر از هر محل تمرین چیگونگ دیگری است. اگر بتوانید تمرینها را در محل تمرین ما انجام دهید، خیلی بهتر از آن است که بیماریهای خود را شفا دهید. فاشن من در دایرهای مینشیند و در بالای میدان محل تمرین ما حفاظی قرار دارد که فالون بزرگی روی آن است و فاشن بزرگی در بالای این حفاظ، از این محل مراقبت میکند. این محل، محلی معمولی نیست و محلی برای تمرین چیگونگ معمولی نیست، بلکه محلی برای تزکیه است. بسیاری از تمرینکنندگان ما با تواناییهای فوقطبیعی دیدهاند که هرجایی برای تمرین فالون دافا جمع میشویم، آن محل را نوری قرمز احاطه میکند و این نور همهچیز در داخل آن را در بر میگیرد.» (سخنرانی سوم، جوآن فالون)
ما آن نور قرمز و طلایی را دیدیم که در کل محل تمرین میدرخشید. صفحاتی مانند صفحات کتاب بودند که روی شاگردان میافتادند و ناپدید میشدند. فالونهایی با اندازههای مختلف مانند دانههای برف روی شاگردان میافتادند. استاد ردایی به تن داشتند و بالای محل تمرین نشسته بودند. همچنین بوداها، دائوها و موجودات خدایی از بُعدهای دیگر را دیدیم، ازجمله برخی که آنها را میشناختیم. برخی از شاگردان نیز با دستگاههای فیلمبرداری، صحنههای فوقالعادهای را در محلهای تمرین گروهی ضبط کردند. اگرچه صحنهها متفاوت بودند، اما همه آنها دیدنی، مقدس و تکاندهنده بودند! مایه تأسف است که این ویدئوها در طی آزار و شکنجه شیطانی گم شدند.
فالون دافا به مردم میآموزد ویژگیهای اخلاقی خود را تزکیه کنند
در طول مطالعه فای گروهی شینشینگ ما دائماً درحال بهبود بود. شاگردان همگی برای تمیز و منظم نگهداشتن محل تمرین پیشقدم میشدند. تمرینکنندگان برای تمیزکردن محل برگزاری، قراردادن کوسنها و تمیزکردن توالتها، زودتر میآمدند و دیرتر میرفتند. بهخصوص در روزهای برفی، همیشه تمرینکنندگان دافا بودند که کل محل تمرین و مکانهای اطراف را تمیز میکردند. قبل از شروع آزار و شکنجه هر روز 100 تا 200 نفر در تمرینات صبحگاهی شرکت میکردند. زمانی که مقالات جدید استاد منتشر میشد، معمولاً بیش از 1000 نسخه چاپ و توزیع میکردیم.
پس از مطالعه فا، تمرینکنندگان به درون نگاه و درباره تجربیاتشان صحبت میکردند: کارهایی که در آن روز بهخوبی انجام نداده بودند، و اینکه دفعه بعد چگونه کارها را بهخوبی انجام دهند. این گروه فالون دافا است که میبینم. این افراد شوهران خوب، همسران خوب و فرزندان خوبی در خانه و نخبگان و ستونهای جامعه هستند.
کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.