(Minghui.org) از کودکی، خانوادهام که دهها سال به مسیحیت اعتقاد داشتند، امیدوار بودند که من راه آنها را دنبال کنم، مخصوصاً خاله پدرم که او را مادربزرگ صدا میکردیم. او از مدرسه علمیه تیانجین در جمهوری چین فارغالتحصیل شد و از میانسالی، بزرگ کلیسای مسیحی محلی بود. گرچه برای آنها احترام قائل بودم، اما کاملاً قانع نمیشدم.
وقتی جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا را دیدم، به این نتیجه رسیدم که این تنها انتخابی است که منتظرش و بهدنبالش بودهام. از آن لحظه به بعد، در مسیر تمرین فالون دافا محکم گام برداشتم. گرچه از میان آزمونها و محنتهایی گذشتهام، سرسخت هستم و مصر به جلو پیش میروم. مادربزرگ (خاله پدرم) پس از شنیدن درباره تصمیمم مبنی بر تمرین فالون دافا، گفت: «میدانم که هرچه باشد او فرزند خداست.»
مادربزرگ یک عروس دارد. ما او را خاله یو صدا میزنیم و او اکنون حدود 80 سال دارد. او بین 30 تا 40سالگی تحت راهنمایی مادربزرگ یک مسیحی مؤمن شد. شوهرش، پسر مادربزرگ، در یک مدرسه معروف محلی تدریس میکرد. آنها در کودکی بهخوبی از من مراقبت میکردند. بابت مراقبتشان سپاسگزارم و ما به هم خیلی نزدیک هستیم.
اغلب در طول تعطیلات به آنها سر میزدم و اطلاعات اولیه درباره دافا و آزار و شکنجه را به آنها میگفتم. آنها هم حقایق را درک و هم حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمانهای مرتبط با آن را ترک کردند.
معضل خاله یو
خاله یو پس از مرگ شوهرش افسرده و وضعیت سلامتیاش بدتر شد. او از زمستان گذشته قادر به مراقبت از خود نبود و برای تهیه غذا به پسرانش متکی بود و آنها برایش غذا میبردند.
از وخامت وضعیتش باخبر شدم. ما همیشه خیلی صمیمی بودیم و من یکی از مورداعتمادترین افراد برای او هستم. وقتی به دیدن خاله یو رفتم، او رازی را به من گفت که دهها سال پیش خود نگه داشته بود.
خاله یو گفت: «این جریان بیش از پنجاه سال پیش رخ داد. شوهرم در جریان انقلاب فرهنگی مورد آزار و اذیت قرار گرفت. او فقط بیست یوان در ماه دریافت میکرد که بهسختی کفاف هزینههای زندگیمان را میداد. در آن زمان من هنوز به پسرم شیر میدادم. هیچ پولی نداشتیم و جانمان در خطر بود. والدینم برای نجات جانمان، تمام پساندازشان را به ما دادند چهارصد سکه نقره بود. در جامعه امروز، آن معادل حدود 600هزار تا 700هزار یوان است.»
«اما در آن زمان، یک سکه نقره فقط با حداکثر دو یوان قابلمبادله بود. با اینکه خیلی تمایلی به خرج کردن این نوع پول نداشتم، زندگی ما به آن وابسته بود. برای چند سال، چارهای نداشتم جز اینکه تمام سکههای نقره را بهصورت خردخرد مصرف کنم. علاوهبر پدر و مادرم و شوهرم که در جریان بودند، این یک راز است و بیشتر کسانی که دراینباره میدانستند دیگر در قید حیات نیستند.»
«اما چندی پیش، خواهرم ناگهان درباره پسانداز والدینمان از من پرسید. من مسیحی هستم و نمیتوانم دروغ بگویم، پس حقیقت را به او گفتم و خواستار درک و بخششش شدم. انتظار نداشتم خواهرم اینقدر عصبانی شود. او بهشدت مرا سرزنش کرد و خواست که نیمی از آن، یعنی 300هزار یوان، را به او برگردانم. بدون توجه به اینکه چقدر توضیح دادم آن پول را در دوران سختیام خرج و تمام کردهام، به حرفم گوش نمیداد.»
«او هر روز با من تماس میگیرد و تهدید میکند که برای انتقام خواهد آمد. تهدیدم میکند که بهخاطر زندگیاش با من خواهد جنگید. او اکنون 70ساله است و وضعیت سلامتی خوبی ندارد. اگر مریض شود گناه من بیشتر میشود.»
«فکر کردم میتوانم با پسانداز شوهر مرحومم، این پول را به او بپردازم، اما بعد از آن عروسم به بیماری سختی مبتلا شد و حالش وخیم بود. آنها بدون اینکه از من بپرسند پول را برای پرداخت هزینههای پزشکی او برداشتند. از طرفی دو پسرم و همسرانشان همگی از سکههای نقره خبر داشتند و آنها هردو فکر میکنند که آن را به پسر دیگرم دادهام. آنها خودشان درگیریهای شدیدی دارند و هیچ راهی ندارم که بتوانم این را برای هیچکدام از آنها توضیح دهم. شاید در زندگیهای گذشتهام مرتکب گناهی شدهام و اکنون زمان آن است که پرداختش کنم.»
«احساس وحشتناکی دارم و پاهایم آنقدر درد میکنند که نمیتوانم راه بروم. شانههایم یخ زدهاند و خیلی درد میکنند. نمیتوانم آشپزی کنم یا کارهای خانه را انجام دهم. نمیتوانم بخوابم. هیچ امیدی ندارم. حتی گرچه هر روز دعا و توبه میکنم، فکر نمیکنم پروردگارم دیگر کنارم باشد. فقط امیدوارم که بهزودی به شوهرم بپیوندم.» صورت خاله یو پر از اشک شده بود.
دعا مستجاب شد
پس از شنیدن داستان خاله یو، با مشکلش عمیقاً احساس همدردی کردم. امروزه این مقدار پول برای یک کشاورز چینی، مبلغی نجومی است. ناگفته نماند یک خانم پیر حدوداً 80ساله، حتی یک مرد جوان در اوج زندگیاش نمیتواند پس از تلاش برای تمام عمرش، پسانداز زیادی جمع کند.
به خاله یو دلداری دادم و گفتم: «این واقعاً از مهربانی شماست که میخواهید به خواهرتان غرامت بدهید، اما درواقع میترسم که نتوانید این کار را انجام دهید. این منطقی است که در مواقع سخت از حمایت مالی والدینتان برخوردار شوید. و تا آنجا که میدانم، شما در سالهای آخر از والدینتان مراقبت میکردید و خواهرتان کار زیادی انجام نمیداد. فکر میکنم این میتواند بهعنوان بازپرداخت شما به پدر و مادرتان حساب شود. باید رهایش کنید. سرزنش کردن خودتان یا احساس گناه هیچ فایدهای برایتان ندارد.»
در ادامه گفتم: «شما فردی مؤمن هستید، نباید تحت تأثیر منفیگرایی افراد مادیگرا و دنیوی قرار بگیرید. هنوز هم میتوانید از خواهرتان خواستار درک و بخشش شوید، اما فکر میکنم علت ریشهای این وضعیت ممکن است نتیجه درهمتنیدگی کارمایی زندگیهای گذشته باشد. یافتن راهحل کامل برای چنین مواردی دشوار است. اگر به من اعتماد دارید، هر زمان که وقت دارید، عبارات "فالون دافا خوب است و حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است" را خالصانه تکرار کنید. استاد دافا نسبت به همه موجودات نیکخواه هستند و قدرت بیکرانی دارند. ایشان به افراد مهربان کمک میکنند مشکلات و نارضایتیهای خود را حلوفصل کنند.»
«شما میدانید پسرعمویم که او نیز مانند شما یک مسیحی مؤمن بود، سرطان معده داشت و سرطانش در مرحله پایانی بود. همسرش که او نیز مسیحی بود، از بیماری لاعلاج او چنان افسرده شده بود که دست به خودکشی زد. وقتی به تشییع جنازه او رفتم، دیدن چهره غمگین پسرعمویم برایم دردناک بود. او هم احساس میکرد که دیگر دعایش مستجاب نمیشود. به او گفتم این عبارات فرخنده را تکرار کند و او هم قبول کرد. مدت کوتاهی پس از شروع تکرار این عبارات، سرطان معدهاش ناپدید شد. اکنون چهار سال از آن زمان میگذرد و او همچنان رها از سرطان است. این گواهی واقعی بر قدرت دافا است! بسیاری از مردم از مزایای تکرار این عبارات بهرهمند شدهاند.»
«خاله یو، قصد ندارم ایمان شما را تغییر دهم. نمیتوانم تحمل کنم که رنج میکشید، و صمیمانه امیدوارم که بتوانید از این محنت بیرون بیایید و هرچه زودتر حالتان خوب شود.»
خاله یو پس از شنیدن سخنان محبتآمیز من، ابروهایش را شل کرد، لبخندی زد، قدردانی کرد و گفت که به من اعتماد دارد و اینکه این عبارات خوشیمن را خالصانه تکرار خواهد کرد.
قدردانی از ته قلبش
بهمحض اینکه مقاله جدید استاد «انسان چگونه پدید آمد» در ژانویه2023 منتشر شد، همسرم بلافاصله نسخهای از آن را به خاله یو داد. متوجه شدم که وضعیت او خیلی بهبود یافته است. او بسیار سپاسگزار بود. با شنیدن این حرف خیالم خیلی راحت شد.
ما به او گفتیم تاکنون این اولین باری است که استاد فالون دافا چنین مقاله جدیای را برای کل بشر نوشتهاند. امروزه انسانها از نظر اخلاقی فاسد شدهاند و بلایای طبیعی و ساخت دست بشر فراوان هستند. همهگیری اینجاست تا اعضای ح.ک.چ و کسانی را که به آموزشهای کمونیستی او چسبیدهاند از بین ببرد. ما از او خواستیم که آن را با دقت بخواند و اینکه شاید این مقاله برایش الهامبخش باشد.
چند روز پیش او با لبخندی از ته قلب به دیدنم آمد. بهمحض ورود به خانه، اولین حرفهایش این بود: «عجب! واقعاً موثر است! فالون دافا واقعاً مؤثر است!»
«از زمان دیدار تو و پس از حرفهای محبتآمیزت، عبارات "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است" را بیوقفه تکرار کردم. اول بیخوابیام برطرف شد. سپس درد پاها و شانهام کاهش یافت. میتوانم دوباره راه بروم و آشپزی کنم. هر روز بهتر و بهتر شدهام. احساس بهتری نیز دارم و دیگر چندان افسرده نیستم.»
«شگفتانگیزترین چیز این است که خواهرم تماسهای شرورانه کمتری با من داشته است. مطالبهگریاش کمتر شده و لحن صدایش بسیار آرامتر است. در سال نو دوباره با او تماس گرفتم و عذرخواهی کردم. گفتم تمام تلاشم را میکنم که جبران کنم. پاسخش این بود: چه جبرانی؟ نیازی نیست چیزی را جبران کنی. من حقوق بازنشستگیام را دارم. فرزندانم موفق هستند و مشکل مالی ندارم. آن فقط یک عصبانیت ناگهانی بود. همین.»
«این محنت بزرگ بدون اینکه متوجه شوم گذشت. پسرها و عروسهایم حرفهایم را باور و مرا درک کردند. درگیریهای خانوادگیام فروکش کرده است. فالون دافا خیلی مؤثر است! این شگفتانگیز است!»
«آن مقاله "انسان چگونه پدید آمد" صرفاً بشارت پروردگار به آمدن نجاتدهند است. خیلی خوب نوشته شده و هر جمله یک راز آسمانی است. این روزها بارها آن را میخوانم، و هرچه بیشتر میخوانم، بیشتر دوستش دارم.»
«درواقع، از زمانی که فالون دافا را تمرین کردهای، شاهد تغییرات در گفتار و رفتارت بودهام. چند نفر در دهکده ما که تمرین فالون دافا را شروع کردند نیز تحول کاملی داشتند و افراد بهتری شدند. در مقایسه با آنها، افرادی که در کلیسایم بودند، پس از درگذشت مادرشوهرم، بهطرز بسیار بدی برای منافع شخصی مبارزه کردند.»
«مدتهاست که احساس میکردم این تمرین شما خوب است، و اکنون ازطریق این محنت عظیم خودم، شخصاً شگفتی فالون دافا را تجربه کردهام. استاد لی هنگجی احتمالاً فرد واقعیای است که عیسی گفت در پایان، برای قضاوت بشریت بازخواهد گشت.»
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.