(Minghui.org) سال گذشته، برای روشنگری حقیقت درمورد دافا به بازار رفتم. پلیسهای لباسشخصی مرا دستگیر کردند و به ایستگاه پلیس بردند. در آن زمان ترسی نداشتم و فکر کردم: «من قبلاً اینجا نبودهام، حال که اینجا هستم، باید حقیقت را برایشان روشن کنم.» هفت مرد جوان با لباس آبی پلیس وارد شدند. آنها پرخاشگر به نظر میرسیدند و کامپیوتر و ضبط صوت را روشن کردند و با صدای بلند صحبت کردند. در ابتدا ترسیدم، اما بعد فکر کردم: «من تمرینکنندۀ فالون دافا هستم.استاد در کنار من هستند، چرا باید بترسم؟»
تصمیم گرفتم چیزی جز حقیقتِ دافا به آنها نگویم. به آنها گفتم که فالون گونگ به مردم میآموزد براساس حقیقت، نیکخواهی و بردباری، انسانهای خوبی باشند. به آنها گفتم که میتوانند در اینترنت جستجو کنند و ببینند که فالون گونگ در بیش از ۱۰۰ کشور جهان گسترش یافته است و چین کمونیستی تنها کشوری است که به مردم اجازه این تمرین را نمیدهد.
همانطور که صحبت میکردم، مردی حدوداً ۴۰ساله از طبقۀ بالا وارد شد. او شروع به فحاشی به من کرد. گفتم: «جوان، من احتمالاً از مادرت بزرگترم. چطور میتوانی اینطور به من فحاشی کنی؟» او همچنان فحاشی میکرد. به ظاهر رقتانگیزش نگاه کردم و دلم برایش سوخت. نتوانستم جلو لبخند زدنم را بگیرم. او متعجب شد و دو قدم به عقب برداشت. «چرا لبخند میزنی؟» شاید با این لبخند، استاد لی به من کمک کردند تا اهریمن پشت سرش را از بین ببرم. او از فحاشی دست کشید و رفت.
سه مأمور پلیس که مرا دستگیر کرده بودند، آمدند. یکی از مأموران پرسید: «تو فالون گونگ را تمرین میکنی. آیا شوهرت از تو حمایت میکند؟»
متوجه شدم این استاد بودند که مرا تشویق کردند تا به روشنگری حقیقت ادامه دهم. آن روز افراد زیادی به ادارۀ پلیس آمدند. به نظر میرسید که مربوط به یک اختلاف مدنی باشد. فکر کردم این افراد نیز برای شنیدن حقیقت آمدهاند. پاسخ دادم که با گذشت زمان، شوهرم کمکم از من حمایت کرده است. دوباره پرسید: «آیا عروست هم از تو حمایت میکند؟» پاسخ دادم: «عروسم میگوید: "مامان، من تمرینکننده نیستم، اما از تو حمایت میکنم."» وقتی شنید که خانوادهام از من حمایت میکنند، دیگر از من سؤال نپرسید.
مرد دیگری گفت: «فالون گونگ یک فرقۀ شیطانی است و چین اجازه نمیدهد آن را تمرین کنی.» در پاسخ گفتم: «این چیزی بود که دیکتاتور سابق، جیانگ زمین، به یک خبرنگار خارجی گفت. آیا جیانگ زمین میتواند نمایندۀ قانون اساسی باشد؟ فالون گونگ به مردم میآموزد که بهتر باشند و اخلاقیاتشان را بهبود بخشند. کجا میتوانید چنین افراد خوبی را پیدا کنید؟» درنهایت، او گفت: «لطفاً برو و برنگرد، باشد؟» با خودم فکر کردم، چه برگردم چه برنگردم، انتخاب من است. بدون هیچ مشکلی از اداره پلیس خارج شدم.
مهم نیست که اوضاع چگونه باشد، اگر از راهنمایی استاد پیروی کنیم، میتوانیم موقعیتی خطرناک را به موقعیتی امن تبدیل کنیم.
کپیرایت ©️ ٢٠٢٥-١٩٩٩ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.