Image for article کوشیدن  و یاری کردن استاد در اصلاح فا (قسمت ۱)‌‏

چشم آسمانی من از وقتی که کوچک بودم باز بوده است، و تصاویر حیرت‌آوری در بعدهای دیگر می‌بینم. بعد از مدرسه، دوست داشتم که به معبد تائوییستی آن اطراف بروم و بازی کنم. تائوییست ارشد مسن بود و ریش سفید خیلی بلندی داشت. او یک چوبدست [تائوییستی] داشت و آن را به هوا پرت می‌کرد، و چیزهای بسیاری ایجاد می‌شدند. مرا خیلی دوست داشت و از من سوال کرد: "تو در جاده‌ی پنگ‌لای زندگی ...

مقالات اخیر